تفکر موفقیت
تفکر موفقیت … آیا من در زندگی موفق هستم؟ این سوالی است که بی شک ضمیر ناخود آگاه همه انسان های هدفمند را زمانی به خود مشغول کرده است و برای جواب دادن به این پرسش تلاش های فراوانی کرده اند. میدانیم که موفقیت امری نسبی است و در هر فرد با توجه به شرایط و تفکراتش متفاوت است. اما اگر زندگینامه افراد موفق را مطالعه کنید، متوجه میشوید که همه آنها برای رسیدن به موفقیت از قوانین تقریباً یکسانی پیروی کرده اند. بنابراین برای رسیدن به موفقیت لازم است از چند تفکر که بی شک بدون آنها نمی توان به موفقیت رسید آگاه شویم. پس بیابید با هم به درون ذهن انسانهای موفق سفر کنیم و تفکر موفقیت آن ها را بدانیم چرا که موفقیت فرآیند تفکر آن می باشد. با ما همراه باشید…
در این مقاله با 8 تفکر موفقیت فوق العاده آشنا خواهید شد که میتوانید با این تفکرات مثبت، مانند بزرگان موفقیت دنیا فکر کنید و اتفاقات بسیار خوبی را برای خود رقم بزنید. پیشنهاد میکنم علاوه بر مطالعه این مقاله، حتماً مقاله ” موفقیت ” را که درآن نقشه راه موفقیت بزرگان دنیا را به طور کامل بررسی کرده ایم مطالعه کنید. حتماً تا انتها همراه ما باشید…
اهداف بزرگ خود را به اهداف کوچک تر تبدیل کنید
قطعاً شما هم مثل خیلی از افراد هنگام مواجهه با اهداف بزرگ زندگیتان با مشکلاتی مواجه میشوید، در آن زمان اکثر افراد خود را کنار می کشند و این تصور را در ذهن خود می پرورانند که نمی توانند آن کار را انجام دهند.
اما اصلاً این طور نیست. دقت کنید مسلماً در یک مرحله و با حرکتی کوتاه نمی توان به یک آرمان و هدف بزرگ دست یافت و درست در همین نقطه است که تفاوت انسانهای موفق و معمولی نمایان می شود.
راهکار این است که باید کار و هدف بزرگ را به اهداف کوچک تر و جزئی تر تقسیم کنیم و سپس به مرور آن ها را انجام دهیم. در این تفکر باید به یک نکته طلایی توجه داشته باشیم که بدون توجه به آن نمی توانیم به نتایج مطلوبی برسیم؛ و آن نکته این است که نباید به بهانه کوچک بودن کار آن را به زمان دیگری موکول کنیم که موجب انباشته شدن آن شود. به طور کلی هر چه در کارمان منسجم تر باشیم، زودتر و با کیفیت بهتری به هدفمان می رسیم.
مسئولیت صد در صد کارها را بر عهده بگیرید
گاهی اوقات فکر می کنیم که اگر ایراد ها و نواقص کارهایمان را به گردن دیگری بیندازیم و خودمان را مسئول آنها ندانیم، مشکلات ما بر طرف می شوند. اما این درست نقطه مقابل تفکرات انسانهای موفق است. آن ها اعتقاد دارند که در تمامی افعال زندگیشان مختار اند و هر اتفاقی که برایشان می افتد، نتیجه اعمال خود آنهاست.
اگر با کتاب های روانشناسی و موفقیت اُنس داشته باشید می دانید که انسانهای موفق با این طرز فکر در واقع به خودشان یک امتیاز می دهند و آن این است که خودشان را در برابر هیچ کاری ناتوان نمی دانند. آن ها به طور متقابل خودشان را مسئول تمامی اعمال زندگی خود می دانند. درست است که اطرافیان در تصمیم گیری هایمان نقش مهمی دارند، اما باید بدانید که این شما هستید که تصمیم نهایی را می گیرید و خودتان در برابر آن مسئول هستید و به قول حافظ شیرازی شاعر معروف:
میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیست | تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز
ببخشید تا موفق شوید!
سومین تفکر انسان های موفق که قرار است در این مقاله بیان کنیم، تفکریست به نام “قانون بخشش”. در مقاله باور موفقیت که 10 مورد از بزرگ ترین باورهای اشتباه ما در راه موفقیت را برایتان بیان کرده ایم هم گفتیم که خیلی از افراد فکر میکنند بخشش به دیگران هیچ تاثیری در موفقیت ما ندارد. اما شاید با خودتان فکر کنید که چگونه ممکن است بخشیدن دیگران ما را به موفقیت برساند؟! من امروز به شما می گویم که ارتباط بین بخشش و موفقیت در چیست؟
امروزه علم ثابت کرده است؛ زمانی که ما از افرادی خشمگین هستیم و یا از آنها تفکرات بدی در ذهنمان داریم، ذهن ما به صورت ناخودآگاه قسمتی از توجه خود را روی آن موضوع قرار می دهد. حالا تصور کنید که ذهن ما نسبت به چندین نفر این درگیری را داشته باشد، آن زمان است که دیگر کنترل ذهن مان را از دست می دهیم و ذهن ما به سمت رشد و خوبی ها نخواهد رفت.
اما تفکری که انسان های موفق در این وضعیت دارند این است که از همان ابتدا نسبت به دیگران برای خودشان درگیری ایجاد نمی کنند و اساساً ذهن آنها درگیر چنین مسئله ای نمی شود. آنها با توجه به تسلطی که روی احساسات و افکارشان دارند، می توانند برای اعمال شان تصمیم بگیرند که چه زمانی چه کاری را انجام دهند. از آنجا که آن ها به قانون برگشت خوبی ها اعتقاد دارند به صورت مداوم به دیگران خوبی می کنند.
این خوبی ها تا آنجایی ادامه پیدا می کند که تسلط به ذهن به وجود می آید و باعث می شود که برای آنها مسیر عصبی بخشش ساخته شود. بی شک این تفکر یکی از اساسی ترین تفکرات انسان های موفق است که با عمل به آن مسیر قابل توجهی از موفقیت را طی خواهید کرد.
در زمان حال زندگی کنید
آیا شما سخن آن فیلسوف مشهور را شنیده اید که در جواب به این سئوال که “چگونه به موفقیت رسیدی؟”، گفت: “در لحظه زندگی می کنم. هنگام انجام یک کار فقط به این فکر می کنم که چگونه آن را به بهترین شکل ممکن به اتمام برسانم. زمانی که می خواهم بخوابم، فقط به خوابیدن فکر می کنم و هنگام مطالعه فقط روی موضوع مطاله تمرکز می کنم و نه روی هیچ موضوع دیگری و این باعث می شود که کار هایم را با کیفیت بالایی انجام دهم.”
انسانهای موفق می توانند با این تفکر خیلی زودتر به اهداف شان برسند. آنها از انجام کارهای غیر ضروری خودداری می کنند و در عوض کار های مهم را به بهترین شکل انجام می دهند.
خوب است به این موضوع توجه کنید که شما با این تفکر و مهارت در برابر تمامی اتفاقات محکم و استوار خواهید ایستاد و مشکلات و دغدغه ها نمی تواند ذهن شما را بهم بریزد و از مسیر اهدافتان دور نگه دارد.
علم و عمل خود را یکی کنید
پنجمین تفکر موفقیت که قصد دارم به شما بگویم، همگام سازی تفکر با عمل است. شاید شما اصطلاح عقب ماندگی فرهنگی را شنیده باشید. این اصطلاح در جوامعی به کار می رود که در آن دانش و فنون و ابزار جدید وارد شده و به دست افراد جامعه رسیده است، اما دانش استفاده از آن هنوز وارد آن جامعه نشده و افراد نمی دانند چگونه از این دانش جدید بهره بگیرند.
این موضوع در جامعه شناسی یک امر طبیعی است؛ زیرا سرعت تغییر در لایه های سطحی فرهنگ (مانند ورود تکنولوژی جدید در جامعه)،تندتر از سرعت تغییر در لایه های عمیق و بنیادین فرهنگ جامعه (مانند تفکر مردم جامعه نسبت به پدیده جدید) است. اگر ذهن خود را به این جامعه تشبیه کنیم، متوجه می شویم که تفکر تنها و بدون عمل تاثیری روی سطح موفقیت افراد ندارد.
افرادی که تنها به یادگیری می پردازند و توجهی به پیاده کردن آن آموزه ها روی زندگی شان ندارند، درست مانند همان جامعه ای هستند که دچار عقب ماندگی فرهنگی شده است. یعنی عمل او از علمش جامانده است. همین موضوع موجب می شود که تعادل زندگی شخص به هم بخورد. یادم می آید استادی داشتیم که هرگاه به فاصله کوتاه، کتاب جدیدی به او معرفی می کردیم که آن را مطالعه کند، از پذیرفتن آن امتناع می کرد. او اعتقاد داشت که اگر یک کتاب را ده بار بخواند و سعی کند به آموزه هایش عمل کند، بهتر از این است که ده کتاب متفاوت با مطالب جدید بخواند. پس پنجمین تفکر انسان های موفق این است: “آن قدر پیگیری و مداومت به خرج می دهند که تفکر و دانش خود را عملی کنند،”
تفکر پذیرنده داشته باشید
منظور از تفکر پذیرنده این است که افراد موفق دارای روحیه ای هستند که همیشه در ذهن خود جایی برای تغییر و به روز رسانی دانش خود می گذارند. در مقابل افرادی که دارای تفکر قالبی هستند، توانایی پذیرش تغییرات را ندارند. این افراد مصداق ضرب المثل قدیمی ایرانی هستند که می گوید، “آبی که یکجا بماند می گندد.”
آدمی هر چقدر هم که دارای علم بالایی باشد، باز هم نیازمند آموزش دیدن است و هر گاه که از مسیر آموزش کناره بگیرد و یادگیری را متوقف کند، گویا زندگی را بر خود تمام کرده و یکجا مانده است. چنین فردی در واقع امکان پیشرفت را از خود سلب کرده است.
همیشه افراد موفق پذیرنده افکار نو و جدید هستند و همین دلیل موفقیت آنها است. آنها با داشتن تفکر پذیرنده به خود اجازه استفاده از دانش های جدید را می دهند و هر گاه متوجه دانشی کامل تر از دانسته های خود شوند، به سراغ آن می روند و آن را می آموزند. این افراد (حتی اگر دارای سن بالایی باشند) هیچ گاه برای جامعه و خانواده شان قدیمی نمی شوند و حرف هایشان تکراری نخواهد شد؛ زیرا در خود قابلیت انطباق با دنیای جدید را به وجود آورده اند.
دید خود را نسبت به جهان تغییر دهید
برای حرکت در راه موفقیت ، همیشه همان جایی که در آن ایستاده اید را نقطه آغاز تحولات بدانید و تغییر را از خودمان شروع کنید. آندره ژید در کتاب “مائده های زمینی و مائده های تازه” به این موضوع اشاره می کند: “ای کاش عظمت در نگاه تو باشد…”
او از مخاطبش می خواهد که نگاه خود را به پدیده های جهان تغییر دهد. آنگاه است می تواند وسعت جهان را درک کند و با تفکری باز و نگاه همه جانبه به جهان تصمیم بگیرد. تفاوت انسان ها در همین نوع دیدگاه شان نسبت به اطرافشان است. مطمئن باشید بین فردی که تنها به مشکلات زندگی خودش فکر می کند و سرش به مسائل روزانه اش گرم است، با انسانی که یک گام فراتر می رود و دغدغه های بزرگ و جهانی دارد و خود را مسئول کاری ناتمام در جهان می داند و رسالت خود را آنگونه می بیند، تفاوت بسیار است و اختلاف ایجاد شده ناشی از نوع نگاه آن ها به مسائل مختلف می باشد.
هر روز را فرصتی دوباره برای شروع کردن بدانید
طبیعی است که در مسیر چالش برانگیز و پر فراز و نشیب موفقیت، افراد بارها شکست بخورند و گاهی هم ناامید از آینده شوند. درست فرق بین انسان های بزرگ با انسان های معمولی همینجاست. افراد موفق هر بار که از اتفاقات و سختی های این مسیر خسته و ملول می شوند با طلوع آفتاب و آمدن روزی تازه گویا آن ها هم دوباره متولد می شوند و دوباره به بررسی هدف و شروع کردن مجدد اهتمام میورزند.
آن ها طلوع خورشید را نشانه و فرصت دیگری از پروردگار متعال برای خود می دانند، خدایی که با تمام وجود دوستمان دارد و حواسش به ما و کارهای ما کمی باشد. پس با تمام وجود از این فرصت استفاده کرده و تلاش خود را مجدداً آغاز می کنند. این نکته فوق العاده مهم را در مقاله قانون موفقیت هم گفتم.
شما اگر بتوانید این تفکر را در خود نهادینه کنید بدون شک هیچ شکست و ناامیدی نمی تواند شما را از پای دربیاورد چرا که با طلوع دوباره خورشید شما هم جان تازه ای می گیرید و دوباره تلاش های خود را آغاز می کنید، درست مثل این ضرب المثل که روز از نو روزی از نو.
حالا نوبت شماست…
در این مقاله 8 تفکر موفقیت از مهم ترین تفکراتی که میتواند ما را به موفقیت برساند را مورد بحث قرار دادیم و گفتیم که با این 8 تفکر موفقیت ، قطعاً میتوانید مانند بزرگان موفقیت دنیا فکر کنیم. حالا انتخاب با شماست که آیا میخواهید همین طور به زندگی خود ادامه دهید یا با این تفکرات، موفقیت در کار و زندگی را برای خودتان به بار بیاورید.
اگر شما هم تفکر موفقیت سراغ دارید که میتواند به ما هم کمک زیادی بکند، خوشحال میشویم آن را در بخش نظرات با ما نیز در میان بگذارید تا بتوانیم از آن ها استفاده کنیم.
امیدوارم با استفاده از این تفکرات، بهترین اتفاقات را برا خود رقم بزنید و موفقیت خوبی در انتظارتان باشد…
دیدگاهتان را بنویسید