دلایل تنبلی
تنبلی ، یکی از مهم ترین و بزرگ ترین سدهای ما در راه رسیدن به موفقیت به حساب می آید و احتمالاً خیلی از شما هم درگیر این ویژگی باشید. ما در این مقاله قصد داریم بررسی کنیم و ببینیم که چرا تنبلی می کنیم و مهم ترین دلایل تنبلی چیست؟ البته در مقاله تکنیک های درمان تنبلی تکنیک های زیادی برای از بین بردن تنبلی توضیح داده ایم و به طور مفصل به آن ها پرداخته ایم که پیشنهاد می کنم حتماً آن مقاله را هم مطالعه کنید.
افراد در چه زمان و چه مکانی تنبل می شوند؟
تنبلی در افراد به چندین عامل وابسته است و نمیتوان یک علت خاص برای آن در نظر گرفت. یکی از عوامل آن به نوع سیستمی برمیگردد که یک فرد در آن بزرگ شده است که باعث گوشه گیری افراد و بی حوصلگی آنها در زمینه تعامل با دیگران و عاملی برای تنبلی آنها شده است.
همینطور ترس از شکست موجب می شود افراد بسیاری از کارها را اصلا شروع نکنند و همین باعث تنبلی آنها می شود.
تاثیر مشکلات جسمانی و تغذیه در تنبلی افراد هم بسیار زیاد است. بعضی از مشکلات جسمی از جمله کم کاری تیروئید می تواند موجب بی حوصله شدن فرد شده و حوصله او را برای انجام کارها گرفته و فرد را تنبل کند. همچنین عدم تعادل هورمون های بدن افراد را بی حوصله و تنبل می کند.
تغذیه هم در بروز تنبلی نقش بسزایی دارد، وقتی غذای مصرفی فرد انرژی و کالری لازم را نداشته باشد، فرد بی حوصله شده و توانی برای انجام کارها ندارد.
اینکه افراد در چه زمان و در چه مکانی دچار معضل تنبلی می شوند بستگی به این عوامل دارد. هرچند در یکی از عوامل گفته شده به تنهایی نمی تواند فرد را تنبل کند اما نمی تواند بی تاثیر باشد. مجموعه چند عامل در افراد زمینه ساز تنبلی و بروز یکنواختی و روزمرگی در زندگی آنها است. برای رهایی از تنبلی بهتر است از همان دوران کودکی اقدام شود و در دوران کودکی روی فرد کار شده و تربیت صحیح انجام شود.
این موارد تنها برخی از مهم ترین دلایل تنبلی می باشند؛ در ادامه خیلی ریزتر و کامل تر این دلایل را به طور تخصصی بررسی خواهیم کرد.
در ادامه بخوانید : پرسشنامه اهمال کاری
1. مغز ما، عامل اصلی تنبلی!
شاید باورتان نشود، اما مغز ما، عضوی که فکر میکردیم مهم ترین عامل موفقیت ما باشد، اصلی ترین دلیل از دلایل تنبلی ماست! بله مغز، همان طور که میتواند موفقیت ما را تضمین کند، میتواند عامل اصلی تنبلی ما هم باشد!
چگونه؟ با توجه به این که مغز پرکارترین عضو بدن است، مسلماً بیشترین انرژی ممکن را هم باید مصرف کند. اما میزان انرژی مصرف شده مغز در طول روز فقط به اندازه 20 وات است! و این غیر قابل باور است!
مثلاً مغز شما همین الآن در آن واحد هم فرمان نفس کشیدن را میدهد، هم خواندن را، هم تجزیه تحلیل را و هم کلی فرمان دیگر که احتمالاً از آنها بی خبریم.
پس طبیعی است برای اینکه بتواند همین انرژی کم را مصرف کند، نیاز دارد تا یک سری اقداماتی انجام دهد.
مغز برای رسیدن به خواسته خود، باید ما را تنبل و اهمال کار کند. تکرار میکنم که باید ما را تنبل و اهمال کار کند. چون اگر ما اهمال کاری نکنیم، مجبور میشود انرژی زیادی را مصرف کند و آن وقت، انرژی خودمان کم میشود.
2. فضای مجازی
دقت کردید وقتی در فضای مجازی و رسانه ها مشغول چرخیدن و بررسی هستیم، هر چند روز یک بار یک خبر مورد توجه همه قرار میگیرد؟ یک روز ماجرای نهنگ آبی را میشنویم، یک روز دختر آبی. یک بار خبر ازدواج فلان بازیگر به گوشمان میخورد و بار دیگر، ورزشگاه رفتن یا نرفتن بانوان میشود دغدغه اصلی مردم!
انگار در فضای مجازی هیچ کس خود واقعی اش نیست و همه سعی بر این دارند که یک ماجرای دیگر که شاید اصلاً ربطی به آنها ندارد را انتشار دهند. اما بگذریم! من کاری با افرادی که در شبکه های اجتماعی فعالیت میکنند ندارم. بلکه دقیقاً با خودمان و تأثیری که روی ما میگذارد کار دارم.
وقتی در یک مدت زمان کوتاه که در فضای مجازی هستیم، تا این حد بمباران اطلاعاتی میشویم، مسلماً ذهنمان دیگر توان نجام کارهای دیگر را ندارد! اطلاعات زیادی که در زمان کم وارد مغزمان میشوند، باعث میشوند خروجی خوبی هم نداشته باشیم. چون این ورودی های مغز هستند که خروجی هایش را مشخص میکنند. با دانستن این نکته، آیا بازهم توقع داریم که وقتی این همه اخبار زیاد و بعضاً منفی وارد ذهنمان میشود، بتوانیم در شرایط رو به پیشرفت قرار بگیریم؟
در ادامه بخوانید: انواع اهمال کاری
3. باورهای ذهنی
خیلی از ما باورهای ذهنی داریم که عامل اصلی عدم موفقیت ها و تنبلی هایمان هستند! باورهایی از قبیل:
- من که از این عرضه ها ندارم!
- ما از این شانسا نداریم!
- تو شهر ما نمیشه از این کارا کرد!
و هزاران مدل دیگر از این جملات و باورها که تا در ذهن ما وجود دارند، باید قید رسیدن به موفقیت را بزنیم. چرا که این باورها کاری با مغزمان میکنند که دست از تلاش کردن بردارد و خودش را به آب و آتش نزند (که همین میشود یکی از عوامل مهم تنبلی کردن). چون نمیتواند!
شک نکنید به محض اینکه این باورها به من میتوانم ها و میشودها تبدیل شود، اراده محکمی در وجودمان ایجاد میشود و همان قدرت اراده، بر تنبلیمان غلبه میکند. پس سومین مورد از دلایل تنبلی شد باورهای ذهنی.
4. نظام آموزشی
یکی دیگر از دلایلی تنبلی، نظام آموزشی مان است! بله درست خواندید، همان نظام آموزشی که قرار است ما باسواد و موفق بار بیاورد!
اما چگونه مدرسه و دانشگاه و نظام آموزشی ما را به سمت تنبل شدن سوق میدهد؟
اگر دقت کرده باشید، ما معمولاً درس هایی را در مدرسه میخوانیم که فکر نمیکنم در هیچ جای زندگی به دردمان بخورد! مثلاً کدام یک از شما بعد از دوران مدرسه تانژانت و اتحادها به دردتان خورده است؟ یا تعریف دلتا و انواع کوه ها چه دردی از زندگی امروزی را از شما دوا کرده است؟
مسلماً هیچ کدام. اما دلیل اینکه این درس ها ما را تنبل میکنند این است که چون مطمئنیم در آینده کمکمان نخواهند کرد، آنها را طوری نمیخوانیم که یاد بگیریم، فقط حفظشان میکنیم تا نمره آن درس را بگیریم و فقط از شرش راحت شویم و درنتیجه، این نوع درس خواندن ما را به سمت راحت طلبی میکشاند.
خب این گونه درس خواندن نه تنها هیچ کمکی به ما نخواهد کرد، بلکه همان طور که گفتم ضررهایی از جمله همین تنبلی را هم دارد!
5. کمال گرایی
تا به حال درباره کمال گرایی چیزی شنیده اید؟ کمال گرایی به معنی تعیین استانداردهای بالا برای خودمان است. استانداردهایی که بی جهت بالا هستند و میتوان آن ها را تا حد قابل توجهی پایین آورد.
فکر میکنم کمال گرایی یکی از مهم ترین عوامل تنبلی ما باشد. چون وقتی استاندارد بالایی برای خودمان تعیین کنیم که نتوانیم به آن برسیم، به خاطر تنبلی و یا باورهای ذهنمان، اصلاً سراغ آن هم نمیرویم و کاری را شروع نمیکنیم!
به مثال پایین با دقت توجه کنید تا مبحث مهم کمال گرایی به خورد وجودتان برود:
تصور کنید یک نفر میخواهد در راه یک استاد حرفه ای شدن قدم بردارد. این دوست عزیزمان میتواند دو راه را انتخاب کند:
اول اینکه میتواند شروع کند به یاد گرفتن مهارت های استادی و خود را به حدی برساند که بتواند در سطح حداقلی تدریس کند، سپس کم کم خود را رشد دهد و به مرور زمان تبدیل به یک استاد حرفه ای شود.
و یا میتواند مهارت های حداقلی استادی را یاد بگیرد و تدریس شروع نکند! دلیلش هم این باشد که من تا حرفه ای ترین و بهترین استاد نشوم شروع نمیکنم! خب باشد، منتظر باش تا این اتفاق برایت بیفتد!!!
این بهترین استاد شدن، همان استاندارد بالایی است که ما داریم راجع بهش صحبت میکنیم. مسلماً وقتی فکر میکنیم نمیتوانیم به این استاندارد بالا برسیم، تنبلی میکنیم و سراغ آن نمیرویم. پیشنهاد می کنم مقاله راه های درمان کمال گرایی را هم مطالعه کنید تا با این موضوع بیشتر آشنا شده و بتوانید به راحتی آن را در وجود خودتان از بین ببرید.
6. عدم داشتن مهارت تصمیم گیری
یکی از مهارت هایی که همه انسان ها باید آن را بلد باشند، مهارت تصمیم گیری است. مهارتی که داشتن آن، ما را بدون شک به موفقیت خواهد رساند و نداشتن آن، بدبختی را پیش رویمان قرار خواهد داد.
تصور کنید که مهارت تصمیم گیری را نداریم و دیگران به جای ما تصمیم میگیرند. یک بار، دوبار، ده بار، چند بار افراد دیگر تصمیماتی که ما باید بگیریم را بگیرند؟ اصلاً تصمیم گرفتن دیگران به جای ما، چرا باعث تنبلیمان میشود؟
فکر میکنم پاسخ به این سوال تا حد زیادی بدیهی باشد. اگر نخواهیم به سایر معایب تصمیم گیری دیگران به جای ما اشاره ای کنیم، میتوانیم بگوییم که وقتی در شرایط بحرانی کس دیگری به جای ما تصمیم میگیرد، باعث میشود دیگر قدرت تصمیم گیری از ما گرفته شود و مواقعی که واقعاً لازم است خودمان تصمیم مهمی بگیریم، این کار را انجام ندهیم. چون هم نمیتوانیم و هم اینقدر افراد دیگر تصمیمات ما را گرفته اند که به این کار عادت کرده ایم و تصمیم گیری برایمان به کاری سخت تبدیل شده است.
البته گاهی ممکن است خودمان تصمیمی بگیریم اما همان تصمیم، مانع موفقیتمان شود. یعنی تصمیمی بگیریم که کاملاً اشتباه باشد.
پس نداشتن مهارت تصمیم گیری، ممکن است به دو صورت نمایان شود:
- تصمیم نگرفتن
- تصمیم اشتباه گرفتن
این نوع تنبلی یکی از خطرناک ترین انواع تنبلی است که همان طور که گفتم در شرایط بحرانی، ممکن است اتفاقات ناخوشایند و جبران ناپذیری را برای ما رقم بزند. پیشنهاد می کنم مقاله مهارت تصمیم گیری را هم مطالعه کنید تا بتوانید به خوبی تصمیم های مهم خود را در زندگی بگیرید و این دلیل از مهم ترین دلایل تنبلی را نابود کنید.
7. اطرافیان
“شما میانگین پنج نفری هستید که بیشترین زمان را با آنها میگذرانید.”
این جمله ایست که خبلی از افراد صاحب نظر و موفق دنیا میگویند و طی تحقیقاتی به آن رسیده اند. کمی با خودتان در مورد این جمله تفکر کنید. آیا در مورد شما صدق میکند؟
فکر نمیکنم کسی باشد که بگوید نه. چون واقعاً امکان ندارد. وقتی بیشترین زمانتان را با گروهی بگذرانید که مذهبی باشند، ناخودآگاه و به مرور زمان عقاید شما هم به سمت آنها کشیده میشود و شما هم به فردی مذهبی تبدیل میشوید. و برعکس، اگر اطرافیان شما همه اهل خوش گذرانی و کارهای نه چندان جالب باشند، کم کم شما هم شبیه به آنها خواهید شد. در این مورد شک نکنید.
خود من شاید تا چند وقت پیش به این موضوع شک داشتم و فکر میکردم میتوان اطرافیان نه چندان خوب هم داشت و همچنان خوب ماند! اما تأثیر این جمله به گونه ای برایم ثابت شد که دیگر از این فکرها نکنم!
خب، با ذکر این نکات، وقتی اطرافیان شما افرادی تنبل و اهمال کار باشند، چه اتفاقی برای شما میاُفتد؟ فکر نمیکنم دیگر نیازی به پاسخ این سوال باشد!
پس حتماً حواستان به دوستان و اطرافیانی که برای خود انتخاب میکنید باشد تا هفتمین مورد از دلایل تنبلی را هم به خوبی نابود کرده باشید.
8. نداشتن هدف مناسب
فردی را در نظر بگیرید که برای اولین بار به شهری سفر کرده و به هیچ وجه آنجا را نمیشناسد. آیا بدون نقشه راه و یا راهنما میتواند به مکان ها و مقصدهایی که مدنظرش است برسد؟
یا فرد دیگری که در بیابانی بی آب و علف میخواهد مسیر شما و جنوب را تشخیص دهد. آیا بدون قطب نما این اتفاق امکان پذیر است؟
در زندگی ما هم همین طور است. اهداف برای ما نقش قطب نما و نقشه راه را بازی میکنند. اصلاً وقتی هدفی نداشته باشیم، چطور میخواهیم به موفقیت برسیم؟ چطور توقع داریم به جایی برسیم که حتی خودمان هم نمیدانیم کجاست؟ یا با چه انگیزه ای برای ادامه زندگی تلاش میکنیم؟
وقتی هدفی داشته باشیم که با تمام وجود بخواهیم به آن برسیم، تنبلی دیگر معنایی ندارد و تمام تلاش خود را میکنیم تا به آن دست پیدا کنیم.
مشکل اصلی خیلی از ما این است که اصلاً هدف مهمی در زندگی نداریم که بخواهیم برای آن تلاش کنیم! پس ترجیح میدهیم تنبلی را در پیش بگیریم و در اصطلاح دایورت کنیم!
قطعاً اگر هدف بزرگی در زندگی ما ایجاد شود، تنبلی دیگر برای ما معنایی نخواهد داشت و تا همین طور بی هدف پیش میرویم، نباید منتظر اتفاق خوب و موفقیتی بزرگ باشیم. چون تنبلی و بی برنامگی مانع آن میشود. مقاله اهمیت هدف گذاری در این رابطه می تواند بسیار برای شما مفید بوده و اتفاقات خوبی را رقم بزند. پس حتماً آن را هم مطالعه کنید.
9. نداشتن انگیزه
نهمین مورد از دلایل تنبلی ، نداشتن انگیزه است. انگیزه داشتن و یا نداشتن هم تا حدود زیادی به هدف مرتبط است. گفتیم که اگر ما هدفی در زندگی داشته باشیم که تمام فکر و ذکرمان درگیر رسیدن به آن باشد، ناخودآگاه انگیزه رسین به آن هم در وجودمان ایجاد میشود.
من یک سوال از شما دارم. چرا وقتی میبینیم این انگیزه است که باعث میشود شوق رسیدن به اهداف را داشته باشیم و همان هم باعث میشود تنبلی را کنار بگذاریم و سخت کار و تلاش کنیم، سعی نمیکنیم در همه کارهایمان انگیزه را به وجود بیاوریم؟
اکثر افرادی که افسردگی میگیرند، معتاد میشوند، و یا به قدری تنبل میشوند که حاضر نیستند دیگر هیچ کاری انجام دهند، عنصر انگیزه در وجودشان مرده است که این همه اتفاق بد برایشان میاُفتد.
شک نکنید اگر دوباره انگیزه را به آنها تزریق کنیم، به همان فردی تبدیل میشوند که بوده اند و یا حتی میشوند یکی از افراد موفق در حیطه خودشان. نه فقط آنها، بلکه هر کس دیگری، حتی تنبل ترین افراد عالم هم با داشتن انگیزه به فردی موفق تبدیل میشوند و برعکس، شاید حتی پرشور ترین و با اراده ترین و موفق ترین انسانی که میشناسید، اگر انگیزه درونی اش از بین برود، به بی خاصیت ترین فرد عالم تبدیل شود.
10. عدم برنامه ریزی مناسب
نظم و برنامه ریزی کردن آن هم به صورت کتبی، ما را موظف میکند که آن را انجام دهیم و گویا یک نیروی درونی ما را به سمت انجام دادن آن برنامه هل میدهد.
شاید دلیل خیلی از این بی حالی ها و تنبلی های ما، همین عدم برنامه ریزی باشد. بی برنامگی و سردرگمی، در نهایت به بی کاری و تنبلی ما هم ختم میشود.
پس چطور انتظار داریم با ادامه روند بی برنامه بودنمان، تنبلی را از خود دور کنیم؟؟؟
11. عدم اعتماد به نفس
اعتماد به نفس، یکی از عوامل اصلی موفقیت است. همان طور که نداشتن آن هم یک عامل مهم در عدم موفقیت است. کمال گرایی را که یادتان هست؟ گفتم باعث میشود که هیچ کاری را شروع نکنیم و همان در نهایت به تنبلی ختم میشود.
اعتماد به نفس هم همین گونه است. فرض کنید میخواهید یک رشته جدید ورزشی را یاد بگیرید. اما هنوز این خودباوری را ندارید که میتوانید. یعنی اعتماد به نفس این را ندارید که شروع کنید. نتیجه چه میشود؟ شما سراغ یادگیری آن ورزش نمیروید. به همین راحتی!
شاید الآن با خودتان این فکر را بکنید که خب، این چه ربطی به تنبلی داشت؟ باید در جواب بهتان بگویم که بعضی اوقات این عدم اعتماد به نفس، کاذب است. یعنی ما به خودمان تلقین میکنیم که اعتماد به نفس نداریم. مخصوصاً وقتی که میخواهیم کاری انجام دهیم که دوست نداریم و یا انجام دادنش برایمان سخت است. به نوعی این عدم اعتماد به نفس را در خودمان ایجاد میکنیم تا از آن کار سر باز بزنیم. در حالی که شاید حتی خودمان هم این موضوع را ندانیم.
12. منطقه امن ذهنی
حالا میخواهیم درباره منطقه ای صحبت کنیم که در ذهنمان وجود دارد و اصلاً وجود خارجی ندارد. اما شاید امن ترین منطقه برای ما باشد!
منطقه امن ذهنی، همان جایی است که مسئول محدود کردن ذهن ماست و نمیخواهد ما سختی زیادی بکشیم. این منظقه امن را کسی نساخته جز خودمان!
بگذارید بیشتر در این باره توضیح دهم. وقتی یک کاری را برای خودمان خیلی سخت جلوه میدهیم، آن کار از منطقه امن ذهن ما خارج میشود و دیگر علاقه ای به انجام دادن آن نداریم. اصلاً ذهنمان دیگر نمیخواهد سمت آن کار برود. چون دیگر برایش امن نیست و جزء راحتی های آن به حساب نمیآید. کارهایی برای این منطقه امن به حساب میآید که قبلاً انجام شده و نتایج خوبی را در پی داشته. پس میتوان گفت که هر کار جدیدی از منطقه امن ذهنی ما خارج است.
حالا ربط دادن این موضوع به تنبلی بسیار راحت است. ذهنمان ما را تنبل میکند و نمیگذارد برای موفقیت، کار جدیدی انجام دهیم. پس باید این حصار را بشکنیم تا موفقیت برایمان دست یافتنی تر شود.
13. من هیچ وقت نباید تنبلی کنم!
یک باوری که شاید خیلی از ما داریم این است که من اصلاً نباید انسان تنبلی باشم! خب بالأخره با اراده ترین و پرتلاش ترین انسان دنیا هم یک روز تنبلی یه سراغش میرود و دست از تلاش میکشد. چه برسد به انسان های عادی!
در نتیجه باید حواسمان به این تفکر باشد که تنبلی و اهمال کاری، به سراغ همه میآید. خیلی ها با این تفکر که “من تنبلی تو ذاتمه و نمیتونم اون رو کنار بذارم و تنبلی نکنم!” به سراغ راه های رفع تنبلی خود نمیروند و همیشه همان طور که هستند باقی میمانند.
پس این را یادمان باشد که تنبلی را میتوان مدیریت کرد. حتی اگر تنبل ترین فرد روی زمین باشیم. اما زمان هایی هم پیش میآید که به خاطر یکی از دلایل تنبلی که گفته شد تنبلی و اهمال کاری میکنیم.
14. خشم
اکثریت تنبلی هایی که در افراد ایجاد می شود نتیجه خشم و پرتوقعی است. برای مثال دانشجویی از نگرانی مردود شدن، درس خواندن را عقب می اندازد و چون نمی تواند کارهای خود را طور کامل انجام دهد، بهانه تراشی می کند. بهترین بهانه هم این است که دیگران را مقصر بداند! استادش را که تکلیف مشکل برای او تعیین کرده است، والدین ودوستانش که فرصت او را از بین برده اند و نسبت به دیگران احساس دشمنی می کند. در نتیجه به جای این که از دست خود عصبانی باشد و خودش را مقصر بداند، همه تقصیرها را به گردن دیگران می اندازد. آمارها نشان می دهند که، علت عمده تنبلی در افراد، پرتوقعی و پایین بودن سطح تحمل آنهاست که به خصومت و تنفر آنها نسبت به اشخاص می انجامد.
افراد تنبل، معمولا از همه چیز زیاد انتقاد میکنند. نسبت به آینده و اصلاح آن ناامیدند و همه این موارد دلیلی برای بی میلی نسبت به انجام هر کاری میشود. آنها اشتباهات خود را گردن دیگران میاندازند، بهانه تراشی میکنند و با عصبانیت دنبال توجیه ضعفها هستند. افراد تنبل از کسانی که با آنها مقایسه میشوند بیزارند و این خشم، آنها را تنبل میکند.
15. عدم آینده نگری
بعضی از افراد قادر به دیدن آینده نیستند وتنها به فكر حال هستند و فكر می كنند همه چیز برای حال آفریده شده است و فردایی وجود ندارد هر چند باید حال را غنیمت شمرد ولی باید برای آینده هم برنامه ای وجود داشته باشد و نتیجه آن چیزی جز مادی گرایی نیست. بسیاری از تنبلی ها نتیجه لذت جویی آنی است مثلا در شب امتحان به جای اینكه به فكر درس خواندن باشد به شب نشینی وتفریح می پردازد چون به این لذت لحظه ای گرایش دارد. بعضی ها چون لذت تلاش و کوشش را تجربه نکرده اند و نمی دانند که تلاش و کوشش چه لذتی دارد همواره تنبلی میکنند.
درمان تنبلی و اهمال کاری
در ابتدا، مقاله نکنیک های درمان تنبلی را برای شما معرفی کردم که بتوانید با استفاده از آن تکنیک ها به خوبی به این مشکل خود غلبه کنید. حالا هم می خواهم مقاله مدیریت اهمال کاری را به شما معرفی کنم که بتوانید به خوبی با استفاده از تکنیک های آن، به درمان اهمال کاری خود کمک کنید.
بهترین راه درمان تنبلی
شمایی که در حال مطالعه این مقاله هستید، قطعاً دوست دارید با تنبلی و اهمال کاری برای همیشه خداحافظی کنید و خودتان را پرتلاش تر از همیشه ببینید. خب، من برای شما یک پیشنهاد فوق العاده دارم!
با توجه به این که علاوه بر شما تعداد بسیار زیادی از افراد هرروزه به دنبال ترک تنبلی خود هستند و درخواست های بیشماری از ما داشتند، تصمیم گرفتیم بسته ای کامل و جامع درباره همین موضوع به نام “خداحافظی با تنبلی و اهمال کاری” برایتان تهیه کنیم که بتوانید با استفاده از تکنیک ها و راهکارهایی که در آن بیان می شود، به راحت ترین شکل ممکن این ویژگی را از درون خود پاک کنید و مثل افراد موفق دنیا بدرخشید! راستی، حتی می توانید یکی از درس های این محصول را هم به طور رایگان دریافت کنید!
پس همین الآن اولین گام برای درمان تنبلی خود را بردارید؛ نگذارید همین اهمال کاری و به تعویق انداختن کارهای شما مانع تهیه این دوره شود و برای همیشه تنبل بمانید! چرا که همان طور که گفتم می توانید یکی از دروس آن را رایگان هم دریافت کنید و دیگر بهانه ای هم برایتان وجود ندارد؛ اگر این کار را انجام ندهید، مطمئن باشید که شما هرگز با تنبلی و اهمال کاری خود خداحافظی نخواهید کرد! برای تهیه این محصول، روی دوره تنبلی کلیک کنید. موفق باشید…
با تشکر از مقاله خوبتون
بنده خودم فردی هستم که اگر انگیزه نداشته باشم تنبلی کل وجودم رو میگیره و ممنون از گروه خوب و عالیتون که باعث میشن انگیزمون اون بالا بالاها قراربگیره و بی حرکت نباشیم سپاس
خیلی خوشحالم که مقاله دلایل تنبلی مورد رضایت شما بود
سلام به گام برتری های عزیز🌷
ممنون بابت مطالب مفیدتون🌹
واقعا اطرافیان نقش مهمی دارند
و اینکه برای پیشرفت ، هر شخصی باید از منطقه امن خودش بیرون بیاد و اینکه قطعا همه نمیتوانند
سلام وقت شما بخیر
بسیار خوشحالیم که مقاله دلایل تنبلی برای شما کاربردی و مفید بوده است و ممنون از نظر ارزشمند شما
با آرزوی موفقیت روز افزون برای شما دوست بزرگوار
سلام به گام برتری های عزیز🌷
ممنون بابت مطالب مفیدتون
واقعا اطرافیان نقش مهمی دارند
و اینکه برای پیشرفت ، هر شخصی باید از منطقه امن خودش بیرون بیاد و اینکه قطعا همه نمیتوانند
سلام خانم علی نسب وقت شما بخیر
بسیار خوشحالیم که مقاله دلایل تنبلی برای شما کاربردی و مفید بوده است و ممنون از نظر ارزشمند شما
با آرزوی موفقیت روز افزون برای شما دوست بزرگوار
سلام شبتون بخیر
خیلی ممنون بابت مقاله و مطالب اثربخشتون.
با توجه به دلایل تنبلی که در مقاله نوشته شده بودید، تازه کشف کردم که ذهن که عامل موفقیت ما آدم ها در زندگی است، علت اصلی تنبلی را به همراه دارد.
با سلام .و تشکر فراوان به پشتیبانان گام برتر
مقاله بسیار مفید بود.به نظر من هیچ انسانی کلا چیزی بنام تنبلی رو در خودش نداره
و بیشتر اون انگیزه انجام دادن یا ندادن کار و هدف مورد نظر هست که برای ذهن یا همان مغز ما جاش درست تعریف نشده..فردی که در ذهنش جای اهرم رنج از کار و لذت ان کار جا به جا شده در اون کار انگیزه و هدف نخواهد داشت برای همین به حالتی که ما در عرف به ان تنبلی میگوییم دست پیدا میکنه.. و اگه شخص بدونه از کاری که باید انجام بده چه سود و اهمیتی برایش خواهد داشت قطعا دست به انجام عمل میزنه در هر شرایطی و موقعیتی.اما اگه به اون کار یه نگاه سطحی داشته باشه و براش انگیزه نباشه و تعریفی خوب ازش نداشته باشه دست به اقدام نمیزنه و قطعا تنبلی خودش و نشون میده پس بهتره در کارهایی که حس و حالش و نداریم اما میدانیم برایمان مفید هست.اهمیت و ارزش ان را در زمان مشخص کنیم و جای اون رو در ذهن عوض کنیم تا تنبلی رخ ندهد
سلام وقتتون بخیر
بسیار خوشحالیم که مقاله دلایل تنبلی برای شما کاربردی و مفید بوده است و قطعا اگر آموزش های این مقاله به مرحله اجرا و عمل برسد نتایج خیلی خوبی نصیب شما خواهد شد.
با آرزوی بهترین نتایج برای شما
با سلام .و تشکر فراوان به پشتیبانان گام برتر
مقاله بسیار مفید بود.به نظر من هیچ انسانی کلا چیزی بنام تنبلی رو در خودش نداره
و بیشتر اون انگیزه انجام دادن یا ندادن کار و هدف مورد نظر هست که برای ذهن یا همان مغز ما جاش درست تعریف نشده..فردی که در ذهنش جای اهرم رنج از کار و لذت ان کار جا به جا شده در اون کار انگیزه و هدف نخواهد داشت برای همین به حالتی که ما در عرف به ان تنبلی میگوییم دست پیدا میکنه..ممنون از مقاله خوب شما
سلام خانم اخوان وقتتون بخیر
بسیار خوشحالیم که مقاله دلایل تنبلی برای شما کاربردی و مفید بوده است و قطعا اگر آموزش های این مقاله به مرحله اجرا و عمل برسد نتایج خیلی خوبی نصیب شما خواهد شد.
با آرزوی بهترین نتایج برای شما