یکی از بهترین لحظات دوران کودکی ما، تماشا کردن کارتونها بوده است، کارتونهایی که برای مدتها با شخصیتهای آنها زندگی کردیم. شخصیتهایی مثل میکی ماوس، گوفی و دونالد داک که حتماً با همگی آنها خاطرات بسیار زیادی داریم، اما میان آن همه شخصیتهای کارتونی که در آن دوران وجود داشت، چرا شخصیتها دیزنی محبوب بودند؟ خب، بهتر است پاسخ این سؤال را در داستان زندگی سازنده این شخصیتها بررسی کنیم، برای همین زیاد وقتتان را نمیگیرم و بهتر است سریع برویم سراغ خواندن مقاله زندگینامه والت دیزنی. در زندگینامه ابن انیماتور میخوانیم:
والت دیزنی کیست؟
والت دیزنی یا بهتر بگویم، والتر الیاس دیزنی (Walter Elias Disney) کارآفرین، تاجر، انیماتور، فیلم نامه نویس و صدا پیشه آمریکایی است. این طور که بویش میآید حتماً او باید در خانوادهای ثروتمند به دنیا آمده باشد، چرا که هیچ کدام از این مهارتها به راحتی به دست نمیآید و نیازمند تمرینهای زیاد زیر نظر اساتید حرفهای است، در حالی که والت دیزنی در خانوادهای فقیر به دنیا آمده است و دسترسی کافی به امکانات نداشته است. حتماٌ از خودتان میپرسید که چطور کسی که به هیچ امکاناتی دسترسی نداشته است، چطور در آنها به موفقیت رسیده است؟
خب، به قول بیل گیتس نمیتوانیم انتخاب کنیم که فقیر به دنیا بیاییم یا ثروتمند، اما انتخاب این که فقیر از دنیا برویم یا ثرتمند دست خودمان است. والت دیزنی هم قصد این را نداشت فقیر از این دنیا برود، برای همین هر سختی که در این مسیر وجود داشت را به جان خرید و برای رسیدن به رویاهایی که در سر داشت هر کاری را انجام داد. والت دیزنی به کاری که انجام میداد علاقه داشت و علاقه به او کمک میکرد که در سختترین شرایط ممکن، وقتی که حتی یک دلار هم در جیبش نداشت دست از تلاش کردن برندارد و برای رسیدن به هدف خودش بجنگد.
کسی که رسالت زندگی خودش را پیدا کرده باشد حاضر است هر چیزی را که دارد را برای رسیدن به آن فدا کند. راستی، شما رسالت زندگی خودتان را پیدا کردهاید؟ اگر هنوز پیدا نکردهاید اصلاً نگران نباشید، چرا که با یاد گرفتن تکنیکهایی که در مقاله کشف رسالت زندگی به شما گفته شده است، حتماً میتوانید ان را پیدا کنید.
از کودکی تا نوجوانی والت دیزنی
والتر الیاس دیزنی متولد 5 دسامبر سال 1901 در شیکاگو، ایلینویز است. پدر او یک مهاجر ایرلندی بود که به طمع پول به آمریکا آمده بود و همچنین مادر او، فلورا کالز دیزنی یک فرد انگلیسی آلمانی بود که با الیاس دیزنی ازدواج کرده بود. خانواده دیزنی یک خانواده 7 نفره بود. آنها 4 برادر به نامهای والت، روی، هربرت، رِی و روی اُ بودند، همچنین یک خواهر به نام روث هم داشتند.
الیاس دیزنی، یک کارگر ساده در راه آهن اقیانوس آرام بود و به خاطر حقوق کمی که داشت با بچههای خود به طرز خیلی بدی رفتار میکرد. حتی این رفتارهای بد او باعث شد که هربرت و ری از آن خانه فرار کنند. با این حال روث، والت و روی اُ در کنار خانواده خود باقی ماندند.
داستان زندگی خانواده دیزنی
سال 1878، اروپاییان فقیر به قاره آمریکا هجوم آوردند تا بتوانند در آنجا طلا پیدا کنند، چرا که در آن زمان آمریکا منبع بزرگی از منابع طبیعی بود و مردم کم درآمد کشورهایی چون امپراطوری بریتاینا به آنجا میرفتند تا بتوانند زندگی بهتری را برای خودشان بسازند. پس به همین دلیل بود که این خانواده به کانادا مهاجرت کرد و تا سال 1884 در آنجا دنبال طلا گشت، اما شرایط به ضرر آنها تمام شد، طلای زیادی دستگیر آنها نشده بود و فقر به آنها فشار زیادی آورده بود، به طوری که حتی خانهای را نداشتند تا شب را در آنجا بخوابند.
خوشبختانه برادر الیاس، رابرت دیزنی مزرعهای در ایالت میسوری خریده بود که میتوانستند مدتی را در آنجا سپری کنند، برای همین در سال 1906، وقتی که والت 4 ساله بود از شیکاگو به میسوری(Missouri) رفتند. اوضاع داشت کم کم برای والت بهتر میشد و اتفاقات خوب در حال اتفاق افتادن بود، اتفاقاتی که والت را در مسیر انیمیشن سازی قرار داد.
تحولی بزرگ در خانواده دیزنی
در سال 1911 پدر والت دیزنی قرار داد خوبی با نشریه مانزانس سیتی بست، او مسئول رساندن روزنامهها به دست مشترکین این نشریه بود و از آنجایی که از کودکانش به هعوان برده استفاده میکرد، والت و روی اُ را مسئول این کار کرد. این دو برادر میبایست 700 نسخه روزنامه را صبحها و حدود 600 روزنامه را بعد از ظهر میبایستی میان مشترکین خود پخش میکردند، قسمت جالب ماجرا اینجاست که آنها این کار را در هر شرایط آب و هوایی بد و با کتانیهای کهنهشان باید انجام میدادند. والت بعدها در خاطرات خودش میگویید که یکی از این روزها باران شدیدی میبارید و من و برادرم مجبور بودیم روزنامهها را در آن روز بین مردم پخش کنیم.
کارآفرینی از همان کودکی
با این که پدر برادران دیزنی از آنها مثل برده بیگاری میکشید، اما والت دیزنی از این موقعیت به نفع خودش استفاده میکرد. به قولی از آب گل آلود ماهی میگرفت. درست بود که کار کردن برای پدرشان سودی نداشت، اما کار کردن برای خودش سودآور بود. شیوه کار والت دیزنی خیلی جالب بود، او درباره مشتریان جدیدی که برای روزنامه پیدا میکرد هیچ حرفی نمیزد و هزینه آنها را خودش دریافت میکرد. وقتی که این کار خودش را شروع کرد روزنامهها را از پدرش خریداری میکرد، اما بعد از گذشت مدتی، برای این که سود کارش بالاتر برود روزنامهها را از عمده فروشان تهیه میکرد. با همین کار روزنامه رسانی، والت در سن 10 سالگی حدود 250 دلار درآورده بود.
والت دیزنی در جنگ جهانی اول
الیاس چالز دیزنی با کار کردن در نشریه کانزانس سیتی توانست پول خوبی به جیب بزند و به یکی از سهامداران شرکت (O-zell) در شیکاگو تبدیل بشود. این مهاجرت به والت دیزنی فرصت تحصیل کردن در دبیرستان مک کنلی را داد. البته این بهترین اتفاقی نبود که برای او افتاده بود، در حقیقت او با رفتن به شیکاگو توانست به کلاسهای شبانه آکادمی هنری شیکاگو برود. کلاسی که زیر نظر لوئیس فدریک گرل (Louis Fredrick Grell)، یکی از بهترین نقاشان پرتره اداره میشد.
با شروع جنگ جهانی اول در سال 1914، برادر بزرگتر والت دیزنی، روی اُ به جنگ رفت. وقتی که از جنگ برگشت، تمامی اتفاقاتی که آنجا برای او و دوستانش افتاده بود را برای والت تعریف کرد. والت خیلی هیجان زده شده بود و علاقه بسیار شدیدی برای رفتن به جنگ پیدا کرده بود، اما از آنجایی که او قد کوتاهی داشت نمیتوانست به جنگ برود. البته با پافشاری او درنهایت باعث شد که در سال 1918 عضو صلیب سرخ شود. او توانست به عنوان یک راننده آمبولانس در فرانسه به کشورش خدمت کند.
والت هیچ وقت نمیتوانست دست از نقاشی کردن بردارد، برای همین روی آمبولانسش تصویر کارتونی خودش را کشیده بود.
فعالیت های والت دیزنی بعد از جنگ جهانی
بعد از این که جنگ تمام شد، والت برگشت کنار پدرش و به عنوان دستار و نگهبان شب شرکت او شروع به کار کرد. نگهابانی شب به او این فرصت را میداد که بیشتر بتواند بر روی طرحهایش کار کند و در کشیدن حیوانات خیلی بهتر شود. در کنار سرسختیهایی که سخت گیریهای زیاد پدر والت، او گاهی اوقات مرخصی میگرفت و برا آموزش بیشتر به کانزانس سیتی میرفت.
والت همیشه دوست داشت که یک نقاش باشد، برای همین در سال 1919 دوباره به کانزانس سیتی برگشت و شروع به فعالیتهای هنری خودش کرد. این جوان با استعداد از مهارت خیلی خوبی در طراحی و کشیدن چهرههای کارتونی داشت، اما روحیه انتقادی وجنگ طالبانه اتزم برای کشیدن کاریکاتورها روزنامه را نداشت و همین باعث شد که در آزمون استخدام روزنامه محلی کانزانس سیتی شکست بخورد.
بعد از کلی شکست برای استخدام در نشریههای مختلف، بالاخره شانس به این جوان رو کرد. برادرش او را به کسی معرفی کرد که توانست شغل دستیاری استادیوی هنری (pesmen-rubin) را با حقوق 50 دلار برای او دست و پا کند. او با حقوق خیلی خیلی کم 50 دلار در ماه طراحی پوسترهای تبلیغاتی روزنامهها، سالنهای نمایش و سینماها را طرارحی میکرد، حقوق کمی داشت ولی حداقل کاری را انجا میداد که دوست داشت. البته این کار دیزنی فصلی بود و بعد از دوران پر فروش کریسمس، کار خودش را از دست داد.
جرقه کارآفرینی والت دیزنی
دورانی که والت در استادیو (pesmen-rubin) کار میکرد، با یک انیماتور خیلی خوب به نام اوب اورکس (Ub Iwerks) آشنا شد. والت و اوب با توجه به مهارت بالای طراحی کردن و دانش فوق العادهای که برای کشیدن تبلیغات مؤثر پیدا کرده بودند، تصمیم گرفتند استادیو تبلیغاتی خودشان را بسازند. استادیویی که نام را آن را Iwerks-Disney Commercial Artists گذاشتند.
اولین مشتری این شرکت، نشریه Restaurant News بود. والت مدیر این نشریه را راضی کرد که اضافه کردن تبلیغات نقاشی شده باعث میشد فروش این روزنامه بالاتر برود، در کنار این کار او یک اتاق را به عنوان استادیو از مدیر روزانامه گرفت و با 250 دلاری که پس انداز کرده بود، بقیه وسایل استادیو را خریداری کرد. با تلاشهای فراوان و پشتکار بسیار، والت و اوب در همان ماههای اول کار توانستند دفتر کاری شخصیشان را بخرند و درآمد خوبی از این راه به دست بیاورند.
اوضاع داشت خوب پیش میرفت تا اینکه والت آگهی استخدام شرکت Kansas City Film Ad Company را در روزنامه دید. والت هیچ چیزی را از بیشتر کار بر روی انیمیشنها ببیشتر دوست نداشت، پس برای همین به طور موقت شرکت خودش را ترک کرد و برای استخدام به آنجا رفت. مدیرعامل این شرکت باورش نمیشد که کسی بتواند چنین چیزهایی را به تصویر بکشد. برای همین او را با حقوق هفتهای 40 دلار استخدام کرد، به زبان سادهتر والت دیزنی میتوانست 160 دلار در ماه در بیاورد. پیشنهاد بسیار وسوه انگیزی بود و والت هم مثل هر کس دیگری این کار را قبول کرد. البته او هنوز با شرکت تبلیغاتی خودش در ارتباط بود.
والت از دفتر خودش اخراج شد
سال 1920 والتر الیاس دیزنی خودش را بازنشسته کرد و از تبلیغات تصویری، رفت سراغ تبلیغات انیمیشن. درست کاری که استو جابز با اپل کرد، وقتی که او از اپل کنارگیری کرد رفت سراغ ساخت کامپیوترهایی قوی به نام نکست. کامپیوترهایی که قویترین سیستمهای دور و زمانه خودشان بودند و توانست در ان به موفقیت خوبی برسد. توصیه میکنم مقاله زندگینامه استیو جابز را مطالعه کنید تا بهتر این ماجرا را درک کنید.
خب، انیمیشنها رویاهای والت دیزنی بودند و هیچ وقت از فکر کردن به آنها دست برنمیداشت، درحقیقت به نوعی زندگینامه والت دیزنی به دو بخش قبل از انیمیشنسازی و بعد از انیمیشن سازی تبدیل میشود و در ادامه این مقاله درباره والت دیزنی آن را به طور کامل توضیح خواهیم داد.
خواندن کتاب کارتونهای متحرک (Animated Cartoons) اثر ادوین جی. لوتز (Edwin G. Lutz) یکی از مهمترین کارهایی بود که والت برای ورود به این صنعت انجام داد. این کتاب بهترین روشهای بهینه سازی انیمیشن را توضیح داده است و اگر علاقمند هستید که به یک انمیتور تبدیل شوید، توصیه میشود که حتماً نگاهی به این کتاب داشته باشید.
لفوگرام، پدیده والت دیزنی
ساخت تبلیغات انیمیشنی کم کم برای والت دیزنی تبدیل به یک تفریح شده بود و این تفریح هم زمینه ساز استادیو لفوگرام. به نظر والت وقت آن بود که از این راه درآمد کسب کند، برای همین به همراه دوست جدیدش فرد هارمن در 18 می سال 1922 استادیویی به نام لفوگرام (laugh-o-gram) را ساخت. والت و فرد به تنهایی نمیتوانستند تمام کارهای ایمیشن سازی را انجام بدهند، برای همین از انیماتورهای دیگری مثل اوب ایوکس، رودولف ایزینگ و هیو هارمن (برادر فرد هارمن) دعوت کردند تا در این کار با آنها همکاری کنند.
این استادیو بودجه ساخت هیچ فیلمی را نداشت، ولی با مدیریت حرفهای والت همه چیز درست شد. درحقیقت او، سهام این استادیو را بین اهالی محل به فروش رساند و 15 هزار دلار سرمایه به دست بیاورد. هنرمندان استادیوی لفوگرام با این بودجه تواستند دو فیلم بسازند و آنها را پخش کنند. فیلمهایی که در سراسر آمریکا پخش شدند اما هیچ منفعت مالی نداشتند. اینگونه بود که آنها تا مرز ورشکستی گرفتند و برای این که بتوانند بدهیهای خودشان را صاف کنند، مجوبر به فروش شرکت شدند.
والت دیزنی با فقر چه کرد؟
والت دیزنی تمام دارایی خود به جز یک دوربین عکاسی و یک کپی از بهترین اثرش، آلیس در سرزمین عجایب همه چیز خودش را از دست داد و در فقر کامل فرو رفت. به طوری که حتی پول غذا خریدن و لباس خریدن برای خودش را نداشت! حتی اگر فرصتی هم برایش به وجود میآمد به خاطر شرایط بدی که داشت مجبور بود آن را رد کند. داستان زیر را از زبان دکتر توماس بی. مک کرام دندان پزشک بخوانید بهتر شرایط او را درک میکنید.
“در سال 1922، تقریباً مشتریهای مطب من ریزش کرده بود. تصمیم گرفتم تبلیغات کنم تا بتوانم برای مطب مشتری جذب کنم. درباره فردی به نام والت دیزنی شنیده بودم که میتوانست تبلیغاتی جذاب بسازد. من از او خواستم که به مطب من بیاید درباره فیلم کوتاهی که قرار بود برایم بسازد صحبتی کوتاهی انجام دهیم. اما والت درخواست من را رد کرد. من فکر کردم که او واقعاً نمیخواهد با من کار کند، تا زمانی که یک نامه از والت دیزنی به دستم رسید :”آقای کرام، من را ببخشید کفشهایم را برای تعمیر به کفاشی داده بودم نمیتوانستم بیایم. کفاش گفته تا زمانی که بدهی 1.5 دلاری خودت را با من صاف نکنی، گفشهایت را تحویل نمیدهم.”
من وقتی شنیدم که اوضاع والت این گونه است، به سرعت رفتم و آن 1.5 دلار برای تعمیر کفشهایش پرداخت کردم و آنها را به او دادم و بعد یک قرار داد 500 دلاری برای فیلم با او امضا کردم. واقعاً آن فیلم، بهترین چیزی بود که تا حالا دیده بودم.”
خلاصه که والت تواسنت از آن شرایط جان سالم به در بیاورد، اما این سری اشتباه قبل را تکرار نکرد، به جای رفتن به کانزانس سیتی، به هالیوود رفت.
والت دیزنی در هالیوود (Holy wood)
در سال 1923 والت فیلم آلیس در سرزمین عجایب را پس از سالها به پایان رساند و آن را به کالیفرنیا برد. با پولی که از فروش این فیلم به دست آورد به هالیوود. هالیوود جای حرفهایها بود و همین دلیل برای رفتن والت دیزنی کافی بود، البته مهمترین دلیلی که او را به هالیوود کشانده بود، حضور برادرش در آنجا بود. والت از در دوران فقرش بدهیهای زیادی داشت و کسی علاقمند نبود که با او کار کند. پس او با 40 دلار و یک پیراهن در چمدانش به هالیوود رفت تا در کنار برادرش زندگی کرد.
والت دیزنی ساعتها وقت خودش را در استادیوهای فیلم سازی صرف دیدن نحوه ساخت فیلمها میکرد. البته در کنار این گشت و گذارها به دنبال کار هم میگشت که بعد از چند بار تلاش کردن متوجه شد کسی به او کار نخواهد داد، پس با خودش گفت:(( اگر شغلی برای من نیست، خودم یکی میسازم.))
پس این صداپیشه در گاراژ خانه برادرش شروع به کار کرد و همان جا با هم استودیوی برادران دیزنی (Disney Brother cartoon studio) را بنیان گذاشتند. وقتی که شروع به کار کردند، با مشکلات مالی زیادی دست و پنجه نرم میکردند، مثلاً برای ساخت اولین فیلمشان مجبور شدند یک دوربین کهنه اجاره کنند و با آن انیمیشن خودشان را بسازند.
اولین انیمیشن این کمپانی، Alice Comedies نام داشت. با تلاشهای بسیار توانستند با مارگارت جی. وینکر، پخش کننده کارتونهای نیویورک قرار داد ببندند. طبق این قرار داد کمپانی برادران دیزنی باید 12 سری از برنامههای آلیس را تحویل میدادند. در نتیجه در 26 دسامبر 1923، دیزنی نسخه کام شده آلیس به نام Alice’s Day at Sea را تولید و حدود 1500 هزار دلار از این راه درآمد کسب کند.
اولین انیمیشن والت دیزنی بین مردم نیویورک محبوبیت خیلی زیادی پیدا کرد و همین باعث شد که دیدگاه والت دیزنی نسبت به انیمیشنها بهتر شد. اوضاع بهتر شده بود و آنها توانستند دفتر خودشان را به خیابان Kingswell منتقل کردند. کار آنها در حال توصعه بود و نیازمند تیمی کاملتر بودند، برای همین روین همیلتون، اوب اورکس، هیو هارمن و ردولف ایزینگ را استخدام کردند.
کارتون های والت دیزنی
والت دیزنی بعد از ساخت انیمیشن خودش، دیدگاهش نسبت به دنیای انیمیشن سازی تغییر پیدا کرد. ویرجینیا دیویس، بازیگر نقش آلیس از ادامه کار انصراف داده بود و والت به خوبی میدانست که به زودی باید فیلم نامه آلیس را به پایان برساند، برای همین او اوب را مسئول طراحی یک شخصیت کارتونی کرد. پیش بینی والت در سال 1927 به حقیقت تبدیل شد و با عوض شدن بازیکر نقش آلیس کم کم محبوبیت از دست رفت و آلیس برای مردم خسته کننده شد.
بهار سال 1928 والت در شرف طراحی دومین شخصیت انیمیشنی خودش بود. شخصیتی که اسم آن را اسوالد (Oswald) گذاشته بود. بر خلاف چیزی که انتظار میرفت اسوالد موفقیت آمیز نبود و نتوانست آن سودی را که انتظار میرفت به دست بیاورد، برای همین زیاد در چشمها باقی نماند و خیلی زود بازنشسته شد. دیزنی برای این که بتواند این ضرر اسوالد را بپوشاند، شخصیت دیگری به نام میکی ماوس را طراحی کرد، شخصیتی که محبوبیت شگف انگیزی بین مردم پیدا کرد که باعث شد والت دیزنی بر روی پیاده روی هنرمندان هالیوود راه برود و برای کمپانیاش پنچ ستاره بگیرد.
اوضاع یکنواخت شده بود و صنعت انیمیشن نیازمند یک تغییر خیلی بزرگ بود که در سال 1932 معجزهای که والت دیزنی منتظرش بود اختراع شد. مهندسی به نام هربت توماس دوربینی را ساخته بود که توانایی رنگی نشان دادن فیلمها را داشت. رئیس کمپانی دیزنی به خوبی از این فرصت استفاده کرد و انیمیشن Flowers and trees را به صورت رنگی بازسازی کرد که سرانجام این کار به جایزه اسکار ختم شد. دومین کارتون رنگی که برای والت دیزنی جایزه اسکار را به دست آورد، انیمیشن The Three Little Pigs بود. در ادامه قرار است بزرگ درباره بزرگترین موفقیتی که در حوزه انیمیشن سازی به دست آورده است صحبت کنیم. کاری که هر کسی ریسک انجام دادن آن را نمیپذیرفت.
انیمیشن سفید برفی و هفت کوتوله
انیمیشن سفید برفی و هفت کوتوله از مهمترین دستاوردهای صنعت انیمیشن سازی است. انیمیشنی که قرار بود آینده این صنعت را تغییر بدهد و اتفاقات خیلی خوبی را برای کمپانی دیزنی رقم بزند. برادر والت هزینه ساخت این انیمیشن را حدود 500000 دلار تخمین زده بود و این مبلغ دو برابر درآمد کمپانی دیزنی در یک سال بود. کمپانی دیزنی برای این که بتواند این انیمیشن را بسازد، باید وام میگرفت. پس برای این که بتوانند سرمایه گذاران و رؤسای بانک را قانع کنند، نسخهای آزمایشی از آن را آماده کردند تا ارائه خوبی برای جذب سرمایه داشته باشند. خوشبختانه توانستند سرمایه مورد نیاز خود را جذب کنند و بعد از 3 سال کار بلند مدت، این انیمیشن را پخش کنند.
به طور کلی سفید برفی و هفت کوتوله حدود 1,500,000 دلار خرج برداشت و بسیار فراتر از آن چیزی بود که دیزنی تخمین زده بود. اما، استقبال خوب مردم و تبلیغات گسترده این کارتون باعث شد که 8,000,000 دلار سود داشته باشد، مبلغی که امروز به اندازه 132 میلیون دلار ارزش دارد.
سفید برفی (snow white)، کمپانی دیزنی را به ثروت هنگفتی رساند و باعث شد به شهرت خیلی زیادی برسد. البته دیگر ثروت برای والت دیزنی هیچ اهمیتی نداشت، او به ساختن انیمیشن علاقمند شده بود و فقط از پول به عنوان یک وسیله برای رسیدن به اهدافش استفاده میکرد.
کمپانی والت دیزنی (دیزنی لند)
میلیاردر آمریکایی هیچ وقت دوست نداشت که همیشه در زندگی خود یک کار را انجام بدهد، او پادشاه رویاهای خودش بود و دوست داشت رویاهایش را وارد دنیای واقعی کند، جایی که هر کسی بتواند در رویاهایش زندگی کند و به چیزی که میخواهد برسد. پس تصمیم گرفت جایی رویایی را بسازد که هر کسی در آنجا بتواند رویاهای خودش را به واقعیت تبدیل کند. شهربازی به نام دیزنی لند (disneyland park) که خانه تمامی رویاها است. در حقیقت ایده پارک دیزنی لند از شهربازی لس آنجس گرفته شده است.، اما با تغییراتی که دیزنی آن را دوست داشت.
همیشه کارها همان طور که ما دلمان میخواهد پیش نمیرود، والت دیزنی هم در مسیر ساختن شهر رویاها با مشکلات بسیاری رو به رو بود که بزرگترین آنها نداشتن حمایت از سوی شرکت خودش بود. رویای والتر دیزنی آنقدری بزرگ بود که هیچ یک از سهام داران دیزنی نمیتوانستند آن را تجسم کنند و حاضر به سرمایه گذاری در آن نبودند. والت که پشت خودش را خالی دید، تصمیم گرفت که خودش دست به کار شود، او برای جذب سرمایه هر کاری را انجام داد و در نهایت از طریق صنعت تلوزیون سرمایه خودش را به دست آورد. در حقیقت والت دیزنی با شبکه ABC قرار دادی بست برای پخش میکی ماوس از این شبکه که 5 میلیون دلار برای او سود داشت.
با سرمایهای که والت از شبکه ABC به دست آورد در 16 ژانویه سال 1954 در زمینی به وسعت 650,000 متر مربع ساخت اولین شهربازی دیزنی در کالیفرنیا شروع شد و یک سال بعد، یعنی در 17 ژانویه سال 1955 با مجموع سرمایه خرج شده 17,000,000 دلار به افتاح رسید. مراسم افتحایه این پارک توسط شبکه ABC نمایش داده شد که این برنامه تبدیل به یکی از خاطره انگیزترین برنامههای این شبکه شد.
خب، تا به الآن درباره معجزههایی که والت دیزنی آفریده است صحبت کردیم، اما حالا وقت آن است که ببینیم او والت دیزنی چه چیزی آفریده است. فیلم زیر، یکی از رژههای دیزنی لند را نشان میدهد که حتماً از دیدن آن لذت میبرید.
حقایق ترسناک والت دیزنی
شمایی که تا به اینجای مقاله زندگینامه والت دیزنی را خواندید، به نظرتان این کارآفرین چه شخصیتی دارد؟
فردی خلاق و با استعداد که برای رسیدن به رویاهای خودش هر سختی را تحمل کرده است و هیچ وقت تسلیم نشده! خب، اینطور به نظر میرسد ، اما این تمام ماجرا نیست!
در حقیقت پشت پرده انیمیشن های رنگا و وارنگ و وسوسه انگیز والت دیزنی رازهایی خوابیده است که اگر آنها را بدانید، هیچ وقت به هیچ کودکی اجازه دیدن آنها را نمیدهید. البته تصور این کارها از کسی که فراماسونر درجه سی و سوم است، زیاد دور نیست. مقامی که کمتر کسی توانسته به آن برسد. در واقع در این بخش از مقاله زندگینامه والت دیزنی میخواهیم ببینیم که چهره پلیدی زیر انیمیشنهای والت دیزنی است.
قدرت سیاست در انیمیشنهای دیزنی
انیمیشنهای کمپانی دیزنی قدرت بسیار زیادی داشتند و این قدرت توجه سیاستمداران را به جلب کرده بود. برای همین سیاستمدران از این قدرت برای حفظ منافع خودشان استفاده میکردند. مثال زیر را ببینید:
دروان جنگ جهانی دوم، اکثر مردم آمریکا به خاطر این که از منطقه جنگی دور بودند، زیاد آن را جدی نمیگرفتند و زندگی خود را به روال عادی میگذراندند، اما این چیزی نبود که سیاستمداران بخواهند، پس برای اینکه بتوانند فضای جنگ را در ذهن مردم ایجاد کنند در سال 1941 با حمایتهای سنگین از کمپانی دیزنی انیمیشن هایی با موضوع جنگ را برای مردم آماده کردند که شامل انیمیشنهای کوتاهی مثل دونالد داک در جنگ جهانی، آموزش کوتاه برای مرگ و پیروزی به وسیله نیروی هوایی بود. همانطور که انتظار میرفت، انیمیشنهای دیزنی کار خودش را کرد و حال و هوای جنگ را برای مردم شبیه سازی کرد.
تبلیغات مواد مخدر کمپانی دیزنی
به جز سیاستمدارن، دلالهای بازار مواد مخدر و دخانیات هم از مشتریهای والت دیزنی بودند، به علاوه والت دیزنی به خاطر بیماری بیخوابی، از مشروبات الکلی، مواد مخدر با درصد مورفین بالا و سیگار قهوه استفاده میکرد. او آنقدر به سیگار قهوه اعتیاد داشت که گاهی اوقات مقدار آن به 70 مخ در روز میرسید.
پس از سال 1976 هدف انیمیشن دیزنی مشخص شد و کمپانی دیزنی برای رسیدن به این هدف از هر چیزی مثل پیامهای مخفی روانشناسی شده استفاده کرند. مثلاً در انیمیشن پینوکیو، وقتی که همه بچهها به شهر بازی میروند، همگی از مشروبات الکلی و سیگار استفاده میکنند، یا در انیمیشن های دیگر مثل سگهای خالدار، آلیس در سرزمین عجایب کارکترهای محبوب داستان همگی به سیگار اعتیاد داشتند..
حتی در انیمیشن جادوگر شهر اوز هم صحنهای را میبینیم روی مواد مخدر تأکید دارد، صحنهای که درونی و دوستانش بعد از بوییدن گلهای خش خاش به خواب عمیقی فرو میروند رویاهای خوبی میبینند. انیمیشن آلیس در سرزمین عجایب هم همینطور بود، این کارتون به صراحت کوکائین را تبلیغ میکرد، یا در انیمیشن پیتر پن شاهد پودر سفید رنگی هستیم که بر روی سر هر کسی که ریخته میشد، آن فرد از خود بیخود میشد و فکر میکرد که در فضا معلق است.
با توجه به چیزهایی که گفته شد خیل واضح و روشن است که همه این انیمیشنها برای پرورش نسلی معتاد به مواد مخدر ساخته شده است. در رابطه با تبلیغات فراماسونری که در این انیمیشنها شده است صحبتی نمیکنم، چرا در شأن این مقاله نیست و از گفتن آنها شرم دارم.
جوایز آسکار والت دیزنی
والت دیزنی در زندگی خودش به موفقیت رسید، چون جرأت دنبال کردن رویاهایش را داشت. جرأت این را داشت که برای خواستههایش بجنگد و بعد از هر شکستی دوباره بلند شود. او به کاری که انجام میداد علاقه داشت و علاقه او باعث شد که بهترین اتفاقات این صنعت برایش رقم بخورد. او 59 بار نامزد جایزه آسکار شد و از میان این نامزدیها 22 بار آسکار گرفت، 3 بار نامزد جایزه گلدن گلوب شد، اما متأسفانه هیچ چیزی جایزهای برنده نشد.
حتی 4 بار نامزد جایزه امی شد و برنده یک نمونه از آن شد. سرسختی او بیجواب نماند و توانست دو ستاره در پیاده رو مشاهیر هالیوود به دست بیاورد و یک ستاره اختصاصی برای میکی ماوس بگیرد. گرفتن البته فقط بخشی از جوایز والت هستند. ای مرد خلاق دارای نشان شوالیه فرانسه، مدال طلای کنگره آمریکا و مدال افتخاری ریاست جمهوری کشور خودش است که روی هم رفته جوایز کمپانی دیزنی به بیش از 950 جایزه میرسد.
دیزنی اولین کسی بود که مردم را به تماشای انیمیشنها دعوت میکرد و برای همین سختیهای بسیار زیادی را در زندگی خودش کشید. جلب کردن نظر مشتریان فیلمهای سینمایی و کودکان به انیمیشنها کار فوق العاده سختی بود، اما والت با سخت کوشی و ایدههای ناب خودش توانست دریچه نگاه جهانیان را به روی دنیای خیال باز کند و انها را وارد سرزیمن رویاهایشان بکند.
همانطور که میدانید، دیزنی یک تاجر بود، تاجرها برای زنده ماندن تجارتشان دست به هر کاری میزنند، پس او برای سرپا نگه داشتن کمپانی خودش از ثروث قدرتمندان کشورش استفاده میکرد. البته نمیتوان او را قضاوت کرد، چرا که ممکن است با او را تحت فشار قرار داده باشند، اما این را به خوبی میدانم که والت دیزنی کسی است که رویاهای کودکان را به حقیقت تبدیل کرده است.
هر ستارهای روزی نور وجودش را از دست میدهد و خاموش میشود، ستاره والت دیزنی هم در 15 دسامبر سال 1966 خاموش شد و صنعت انیمیشن سازی پرا در غم بزرگی فرو برد.
امیدوارم که از خواندن مقاله زندگینامه والت دیزنی لذت برده باشید، فراموش نکنید، رویاهای شما هم مثل رویاهای والت دیزنی به حقیقت میپیوندد، البته اگر جرأت دنبال کردنشان را داشته باشید. ما را از نظرات ارزشمندتان درباره این مقاله بیخبر نگذارید. تا مقالهای دیگر به امید دیدار.
[hm_team type=”slider” col=”4″][hm_member name=”نویسنده: محمدرضا شهری” job=”” image=”10286″ url=”https://mostafaee.com/portfolio_category/world-success/” target=”_blank” bg_color=”” facebook=”” twitter=”” google=”” linkedin=”” vimeo=”” skype=”” rss=”” flickr=”” picassa=”” tumblr=”” dribbble=”” soundcloud=”” i
19 Comments
Join the discussion and tell us your opinion.
واقعا عالی و پر محتوا بود محمدرضا جان
به خودم تبریک میگم که دوستی مثل تو دارم ❤
خیلی ممنون!
عالی بود
ممنون از نظر لطف شما دوست عزیز
فوق العاده بود. تلاش به این میگین. یک دلار نداشت کفششو درست کنه، اما بازم امیدش رو از دست نداد و طرح انیمیشنی زد. حرفی برا گفتن نمی ذاره این والت دیزنی. خدایش این تلاشه باید هم نتیجهش بشه کمپانی دیزنی و شهرت بی پایان.
در ضمن یک دست مریزاد هم بگوییم به نویسنده این مقاله با حال آقای شهری، خیلی عالی بود. دست شما درد نکنه
سلام
به نکته خیلی خوبی اشاره کردید.
لطف دارید، با تشکر از شما. خوشحالیم که این مقاله مفید برای شما واقع شده است.
سلام مقاله خوبی بودن بنظر من نا امید نشدن از شکستها و دوباره شروع کردن رمز موفقیت والت دیزنی بوده
سلام
ممنون از شما
ممنون. زندگی نامه جالبی داشت واقعا این همه تلاش پشتکار ستودنی ست. والگویی برای ما که زود انرژیمونو از دست میدیم وخیلی زود نا امید میشیم.
سپاس گزارم
سلام.باره ها شکست خورد ولی باورهایش را به حقیقت تبدیل کرد.خیلی عالی بود.سپاس
سلام
ممنون از شما
درود بر جنااااب محمدرضااا???
بالاتررررین لذت اینه که هرکسی معجزه ی زندگی خودش باشه ?????
این لذت رو برای تک تکتوووون ارزو میکنم ?????????
درود بر همراهی گرم شما خانم نعمتی عزیز
متشکریم
سلام مقاله جالبی در مورد والت دیزنی بود که ما را با زندگی و تلاشهای او بیشتر آشنا کرد مقاله به خوبی نوشته شده فقط اگر کمی ویرایش شود از این هم بهتر می شود.
سلام
بله حتماً
ممنون از شما
سلام تلاش . استفاده از فرصتها. تجسم خلاق . عبرت گرفتن از استباهات
سلام
ممنون از توجه شما خانم کریمی عزیز
سلام مقاله خیلی خوبی بود. برای موفقیت بنده شجاعت رو ندارم لطفا راهنمایی کنید.ممنون
سلام
فقط کافیه شروع کنید خیلی از ترس های ما هیچوقت اتفاق نمی افتند فقط جلوی موفقیت مارا می گیرند
پس پر انرژی شروع کنید
موفق باشید