برنامه ریزی شغلی یکی از پارامتر های مهم در مسیر شغلی است . این موضوع را زمانی که به زندگی افراد موفق نگاه میکنیم به خوبی متوجه میشویم که آن ها اهمیت زیادی را به برنامه ریزی شغلی خود میدادند چراکه به خوبی به درک این موضوع رسیده بودند که بدون برنامه ریزی موفق نمیشوند. هر فردی با مسیر شغلی مناسب که در ادامه مقاله ذکر میکنیم میتواند موفقیت خود را در مسیر شغلی اش افزایش دهد.
این مطالب، مهمترین مسائلی هستند که اگر آنها را به خوبی رعایت کنیم،میتوانیم در یک مسیر شغلی درست قرار بگیریم میتوانی یکی از پر درآمدترین شغلهای دنیا را داشته باشیم. راستی، آیای از پر درآمدترین شغلهای دنیا خبر دارید؟ اگر ندارید سریع یک نگاهی به پر درآمدترین شغلهای دنیا داشته باشید تا ببینید که آیا شغل شما هم یکی از آنها است یا نه؟ آیا میتواند شما را میلیونر کند یا نه؟
تعریف برنامه ریزی شغلی
برنامهریزی شغلی فعالیتی است که شما را در رسیدن به اهداف شغلی و موقعیتهای بهتر و در نهایت رضایت از شغل و زندگی سوق میدهد. در واقع این برنامهریزی میتواند یک نیروی محرکه باشد که شما در مسیری درست گام بردارید و از اتلاف وقت و عمر خود کاهش داده و بازدهی خود را بالا ببرید.
برنامهریزی شغلی مناسب، گامی بسیار مهم در دستیابی به موفقیتهای شغلی و حرفهای است. با انجام یک برنامهریزی شغلی صحیح، درک و شناخت فرد از خصوصیات و ویژگیهای شخصیتی خود و همچنین فرصتهای موجود افزایش یافته و با دقت و آگاهی بهتری دربارهی آیندهی شغلی خود تصمیم میگیرد. گاهی ما شاهد افرادی هستیم که بعد از سالها انجام شغلی از آن دست میکشند یا بعضی دیگر با توجه به موفقیت در شغلشان از آن راضی نیستند.
تمامی این موارد به عدم توجه به مسئلهی تطابق ویژگیها، خصوصیات و روحیات افراد با شغلشان مربوط میشود. در یک برنامهریزی شغلی صحیح علایق، مهارت، استعداد، ویژگیهای شخصیتی و رفتاری، اهداف فرد از زندگی و بسیاری نکات دیگر گنجانده میشود تا فرد یک مسیر دقیق و مشخصی از آیندهی خود داشته باشد و سردرگمیها و پشیمانی فرد از زندگی و شغلش را به حداقل میرساند.
تصور کنید شما در جادهای تاریک قدم گذاشتهاید و نمیدانید به کجا منتهی میشود و در راه چه موانعی برای شما پیش خواهد آمد. آیا توانایی مقابله با مشکلات راه را خواهید داشت؟ آیا مقصدی که در انتها به آن خواهید رسید مطابق میل شما خواهد بود؟
پا گذاشتن در مسیر زندگی شغلی و حرفهای بدون داشتن برنامهریزی شغلی شبیه پا گذاشتن در جادهای تاریک و نامعلوم است. اگر شما هدفی برای خود تعیین کرده و مسیری ترسیم کرده باشید، مطمئناً با مشکلات راه نیز آشنا خواهید بود و تواناییهای لازم برای رفع آنها را کسب خواهید کرد و در نهایت به هدفی که رضایت و لذت از زندگی را برای شما دارد، خواهید رسید.
بهعبارتیدیگر برنامهریزی شغلی یک فرآیند مادامالعمر است که طی آن به آینده میاندیشیم و دربارهی اینکه قرار است چه کار کنیم تصمیم میگیریم. برنامهریزی شغلی کاره آسانی نیست و حتماً باید با مشورت و تحقیق پیرامون خود و اهداف خود صورت گیرد. اگر تا به امروز این کار را انجام ندادهاید ، پیشنهاد ویژه ای برای تان دارم که میتواند مسیر زندگی و شغلی تان را به کلی دستخوش تغییر و تحول قرار داده و گامی مهم در رشد و ارتقای شخصی و همچنین ارتقای شغلی باشد و آن پیشنهاد شرکت در دوره جامع استعدادیابی و کشف علایق مجموعه گام برتر می باشد.
مسیر شغلی و برنامه ریزی شغلی یک فرآیند است و از اینجهت فرآیند به شمار میرود که با دستیابی به یک هدف، هدف گذاری والاتری جایگزین میشود و بنابراین مسیر شغلی هرگز از تکاپو نمیافتد و قرار نیست درجایی تمام شود مگر اینکه به سن بازنشستگی برسید و بخواهید از دستاوردهای شغلی و غیر شغلی خود برای آرامش و آسایش روزهای میانسالی و سالمندی استفاده کنید. انسان در طول زندگی خود مدام در حال تغییر و رشد توسعه فردی است و این تغییر خواستههای او را هم بینصیب نگذاشته است. شاید زمانی خواسته شما صرفاً کسب درآمد بالاتر از شغل و در زمان دیگر آرامش یا تأثیرگذاری اجتماعی بیشتر تبدیل به هدف شود.
شما با توجه به اینکه به چه چیزی در هر مقطع زمانی نیاز دارید میتوانید مسیر و برنامه شغلی خود را تنظیم کنید.
در مسیر شغلی بهتر است که مشاغل انتخابشده در راستای تکاملی یکدیگر باشند برای مثال در یک بانک، تحویلدار، معاون شعبه، مدیر شعبه تا مدارج بالاتر شغلهایی هستند که در یک زمینه قرار دارند و به درجات بالاتر منتهی میشوند و به علت محیط و سازمان یکسان روند کاری و مهارتی آن برای فرد غریب نیست.
همچنین نیاز است که در مسیر شغلی با انتخاب هر شغل مهارت جدیدی نیز آموخته شود به هرحال کسب مهارتهای جدید و تسلط بر آنها میتواند دست فرد را برای انتخاب شغل موردنظر و پیشرفت در آن باز بگذارد و افراد مجبور نیستند به علت عدم حق انتخاب در شغل خود مشغول به کاری شوند که نه مهارتی در آن دارند و نه علاقهای.
بههرحال هیچوقت برای برنامهریزی و طراحی مسیر شغلی آینده دیر نیست و هر جا که احساس کردید نیاز به تغییر است راهی جدید را جایگزین کرده و خودتان را محک بزنید البته محدودیتها را نیز از یاد نبرده و با توجه به امکاناتی که در اختیاردارید برنامهریزی و عمل کنید.
مسیر یا کار راهه شغلی
مفهوم کارراهه یا مسیر شغلی، از آن دسته از مفاهیمی است که نداشتن شناخت کافی نسبت به آن، باعث ایجاد ابهام و سردرگمی برای آینده شغلی فرد میشود.
به مجموعه ای از نقش ها، پست ها و فعالیت های حرفه ای هر فرد که در طول زندگی پشت سر میگذارد، مسیر یا کارراهه شغلی گفته میشود. برخلاف تصور که مشاغلی مانند مدیریت ها و مهندسی را دارای یک مسیر شغلی میدانند، حتی مشاغل غیر مرتبط نیز برای رسیدن به جایگاه موردنظر و مطلوب، در مسیر پیشرفت شغلی محسوب میشوند.
برنامه ریزی مسیر شغلی چیست؟
Career Plan یا همان برنامه ریزی کارراهه شغلی، اهداف و چشم اندازهای مسیر شغلی هر فرد را به او نشان میدهد. در واقع یک فرد بازنشسته، دیگر Plan یا برنامه ای برای آینده شغلی خود متصور نیست، زیرا او مسیر خود را با تمام فراز و نشیب هایش پشت سر گذاشته است تجربیات فراوانی هم از مسیر خود به دست آورده است.
همان طور که اشاره کردیم، فرد باید نسبت به نیازهای سازمان و خودش، مهارت ها، فرصت ها و علاقه اش آگاه باشد و این لازمه برنامه ریزی شغلی است. یعنی بدون شناخت، فرد موفق به برنامه ریزی مسیر پیشرفت خودش مطابق با اهداف سازمانی که در آن مشغول به کار است یا سازمان مورد هدفش، نمیشود .
فواید برنامه ریزی شغلی
- یکی از فواید برنامهریزی در هر کاری ، سازماندهی و نظم فکری و ذهنی است. این سازماندهی و نظم، در برنامهریزی شغلی بسیار حائز اهمیت است. تا زمانی که مغز انسان آمادهی انجام کاری نشود و اطلاعات کافی به آن داده نشود، هیچ نتیجهای حاصل نخواهد شد.
در حالت عادی ممکن است ما در ذهن خود به دهها نوع شغل و فعالیت فکر کنیم و نتوانیم تمرکز کافی روی یک حرفه داشته باشیم، اما با برنامهریزی دیگر سردرگم نخواهیم بود و ذهن خود را روی یک حرفه و شغل متمرکز خواهیم کرد.
در این حالت مغز ما اطلاعات خود مانند علایق، امکانات، منابع، شرایط و تمام ابزارهای موجود را سازماندهی میکند و روی هدف متمرکز میشود. درست مانند زمانی که یک ذرهبین را جلوی نور خورشید گرفتهایم و میخواهیم آتش درست کنیم، ذرهبین نور پراکندهی خورشید را متمرکز کرده و به آن قدرت افروختن میدهد، برنامهریزی هم دقیقاً همین کار را با افکار ما انجام میدهد و به آنها قدرت میبخشد و اجازه نمیدهد نیروی آن پراکنده شود.
- دومین فایدهی برنامهریزی این است که ما از منابع و امکانات موجود و مهمتر از همه از زمان خود برای رسیدم به اهدافمان استفاده کنیم و امکانات خود را صرف کارهای بیهوده و خارج از اهدافمان نکنیم. در این حالت مطمئناً نتیجهی بهتری خواهیم گرفت تا زمانی که صرف کارهای بیهوده یا غیر مرتبط کنیم که هیچ نتیجهای عایدمان نکند.
این کار، برای منابعی که محدود هستند، بسیار مهم است مانند زمان. اگر زمان و عمر و جوانی خود را از دست بدهیم دیگر نمیتوانیم به اهداف و آرزوهای خود برسیم . زیرا عمر ، مهم ترین و گران بهاترین سرمایه ماست. وقتی عمرمان میگذرد حتی با وجود امکانات و منابع مالی، دیگر انرژی و انگیزهای برای رسیدن به اهداف و آرزوهایمان نخواهیم داشت.
- یکی دیگر از فواید برنامهریزی شغلی شناسایی فرصتها است. در هنگام برنامهریزی به منابع، امکانات، محدودیتها، موانع و خیلی موارد دیگر فکر میکنیم، یکی از آن موارد هم میتواند فرصتها باشد. فرصتهایی که شاید تنها یک بار در طول عمرمان برای ما پیش آید و راه موفقیت را برایمان هموارتر سازد.
- شناخت نقاط ضعف و قوت ما از فواید دیگر برنامهریزی است. شناختن نقاط ضعف و قوت مان بسیار مهم است، ممکن است شکست ما و نرسیدن به هدف ما فقط از جانب همان نقطهی ضعف مان باشد یا موفقیت و رسیدن به هدف فقط به خاطر همان نقطهی قوت ما باشد، بنابراین خیلی مهم است که برای نقطهی ضعف مان فکری کنیم و روی آن کار کنیم تا به نقطه قوت تبدیل شود تا امکان شکست را کاهش دهیم و از طرفی روی نقطهی قوت مان بیشتر کار کنیم تا قویتر شود و امکان رسیدن به هدف را افزایش دهیم.
چتر نجات کسب و کار شما چه رنگی است؟
پرفروشترین کتاب راهنمایِ شغلی نام عجیبی دارد « چتر نجات شما چه رنگی است؟ ».
اما وقتی مسئله ترسیم یک برنامه کاری مطرح است چنین سؤالی نادرست است. سؤالی که شما باید از خودتان بپرسید این است که آیا چتر نجاتتان میتواند شما را در شرایطی که پیوسته در حال تغییر است، در ارتفاع بالا نگه دارد؟
حقیقت ناخوشایند این است که در چشم انداز کاری امروزی، چتر نجات شما، بدون توجه به رنگ آن، ممکن است پاره پاره شود و از هم بپاشد و اگر تا به حال این اتفاق برای شما نیافتاده، توجه داشته باشید که ممکن است چنین اتفاقی در هر زمانی بیافتد.
در اولین فصل کتاب، نویسنده کتاب چتر نجات، ریچارد بالز، مینویسد: « مهم است قبل از اینکه به دنبال کار بگردید تصمیم بگیرید که دقیقاً به دنبال چه هستید. خواه آن را علاقه خود مینامید یا هدف در زندگی یا رسالت و مأموریتتان. علاقه را در اولویت قرار دهید و بعد به دنبال کار بگردید».
نکته قابل توجه این است که بعد از 40 سال از چاپ مکرر این کتاب هنوز هم این گفته سخنی است که طیف وسیعی از افراد آن را باور دارند.
در بسیاری از جاهای دیگر نیز، توصیه های مشابهی میشنوید. عادت شماره 2 در کتاب های روانشناسی و موفقیت از جمله کتاب هفت عادت مردمان مؤثر اثر استیون کاوی به این شکل آمده است:« کار را با در نظر داشتن هدف درست شروع کنید».
به ندای قلبتان توجه کنید
یکی از معیارهای انتخاب شغل، این است که به ندای قلبتان توجه کنید و به دنبال علاقه خود بروید. بعد از اینکه هدف یا مجموعهای هدفها را برای خودتان مشخص کردید، باید برای رسیدن به آنها برنامهای طولانی مدت داشته باشید. شما باید اهداف مشخصی را به همراه جزئیاتشان بنویسید . بر اساس آن، یک نقشه راه مشخص برای رسیدن به آن موقعیت تهیه کنید.
حتماً به این موضوع توجه کنید که مهم است اهداف با ارزشی داشته باشید. اگر به انجام کاری علاقه داشته باشید آن را با لذت و تعهد انجام میدهید و نتیجه بهتری هم میگیرید.
روش درست این است برای درک اینکه آیا واقعاً در انجام کاری خوب هستید واین که آن را دوست دارید، لازم است که برای مدت زمان مشخصی آن را انجام دهید تا بدانید که چگونه مسیر شغلی خود را درست انتخاب کنید.
چگونه مسیر شغلی مناسب طراحی کنیم؟
مطلبی که همه ما به خوبی به آن واقف هستیم این است که با به کار بردن چنین توصیههایی در دهههای گذشته میتوانستیم به یک برنامه ریزی شغلی مناسب برسیم و مسیر شغلی خود را درست انتخاب کنیم. اما امروزه در برنامه ریزی شغلی ، با وجود دانستن چنین توصیههایی، اشکالات قابل توجهی متوجه این رویکرد است. در دنیای کاری امروز شما تغییر خواهید کرد، محیط پیرامون شما تغییر خواهد کرد، دوستان و رقبای شما تغییر خواهند کرد.
نکته اول از مراحل طراحی مسیر شغلی
این رویکرد، دنیا را ثابت و بدون تغییرات میبیند. در حالی که همانطور که در مقاله کارآفرینی توضیح دادیم چشم انداز کاری، دیگر آنچه که در گذشته بود، نیست. تصمیم برای اینکه در 10 سال آینده میخواهید کار خاصی را انجام دهید و برنامه ریزی برای رسیدن به آن نقطه مشخص، ممکن بود زمانی مفید باشد که محیط پیرامون ما دچار هیچ تغییری نمیشد.
این برنامه ریزی شغلی زمانی به کار میآید که در یک مسیر شغلی، حرکت از نقطه الف به نقطه ب، همانند عبور از عرض رودخانه با قایق در یک روز آرام تابستانی باشد.
اما شما در یک رودخانه آرام نیستید. شما در یک اقیانوس متلاطم به سر میبرید. برنامه ریزیِ کاری به شیوه قبل ، تحت شرایطی که در آن ثبات نسبی وجود دارد، ممکن است مفید باشد، اما در مواقع عدم قطعیت و تغییرات سریع، چنین برنامه ای به شدت محدود کننده است و حتی ممکن است برای آینده کاری شما خطرناک باشد و باعث سردرگمی در انتخاب شغل یا درست رفتن مسیر آن شود.
نکته دوم از مراحل مسیر شغلی
دانشی که افراد نسبت به خود دارند تقریباً به طور ثابت و دقیق به دست میآید. به بیانی دیگر، سؤالات عمیق در مورد هویت و هدف واقعی فرد، مانند سؤالاتی به ظاهر ساده، مثل ” من به چه کاری علاقه دارم؟ ” نیاز به صرف زمان قابل توجهیاند تا به جواب برسند و پاسخها به طور مکرر تغییر میکنند.
مهم نیست که در چه مرحلهای از زندگی هستید، تلاش برای مشخص کردن کاملاً دقیق هدف و رؤیایی خاص و قرار دادن تمام زندگی و تلاشتان در راستای آن یک هدف عاقلانه نیست.
نکته سوم مدیریت مسیر شغلی
علاقه و تمایل قلبی شما برای انجام کار یا هدفی، به این معنی نیست که دیگران برای آن کار به شما پول میپردازند.
در نتیجه تلاشِ تبدیل کردن علاقه به شغل، هنگامی که نمیتوانید کسی را پیدا کنید که شما را برای کار مورد علاقهتان به کار گیرد، یا وقتی میتوانید از لحاظ مالی دوام بیاورید،بی فایده است و عملاً شما را به سمت جلو نمیبرد.
اهداف اصلی برنامه ریزی شغلی سازگار
- خب حالا کدام راه را باید بروید؟
- چگونه مسیر شغلی خود را درست انتخاب کنید؟
- آیا باید یک برنامه را دنبال کنید یا اینکه منعطف بمانید؟
- آیا باید به ندای قلبتان گوش کنید یا اینکه به بازار کار توجه کنید؟
جواب این است:
هرکدام از آنها به تنهایی انتخابهای غلطی هستند. انتخابهای اشتباهی که کارآفرینان به طور مکرر با آن سروکار دارند. اگر به کارآفرینان گفته میشود که باید برای رسیدن به هدفشان واقعاً مصمم باشند، حتماً باید خودشان را برای بازخوردی که از بازار میگیرند هم آماده کنند. یا اگر به آنها گفته میشود که کاری را که به آن علاقه دارند انجام دهند، باید بدانند که هم زمان باید خودشان را با نیازهای مشتری هم وفق بدهند.
چیزی که وجود دارد این است که افراد موفق از هر دو تبعیت میکنند.
شما باید بتوانید برای خودتان یک برنامه ریزی شغلی سازگار انجام دهید نه اینکه برنامه ای داشته باشید که به انتخاب های امروز محدود شوید.
در ادامه شما را باید روش کارآمد آشنا خواهم کرد.
راه های موفقیت در برنامه ریزی شغلی
برنامه ریزی کاری، رویدادی سالانه
بسیاری از ما، برخی کارها را سالانه انجام می دهیم، برای مثال معاینات پزشکی را انجام داده و به چشم پزشکی و دندانپزشکی مراجعه می کنیم، پس چرا برنامه ریزی کاری را در لیست قرار ندهیم؟
یک روز یا یک آخر هفته را در سال برای خلوت کردن با خود پیدا کنید – البته اگر تغییر کاری بزرگی را برنامه ریزی می کنید، بیش از یک روز را به این کار اختصاص دهید. هر چیزی که باعث حواس پرتی می شود را از خود دور کنید تا بتوانید کاملا روی کار تمرکز کنید. آنچه نمی خواهید در کارتان باشد، باید از زندگی تان خارج شود.
با در نظر گرفتن برنامه ریزی کاری به عنوان یک فعالیت سالانه، احساس امنیت بیشتری در مسیر و انتخاب کار خواهید داشت و برای بسیاری از تردیدها و مشکلاتی که پیش روی تمام شغل ها و کارهاست، آمادگی بیشتری دارید.
طرح برنامه ریزی شغلی
یکی از نخستین فعالیت ها برای برنامه ریزی شغلی و کاری ، صرف وقت برای تهیه مسیر کاری و شغلی از آخرین زمانی است که به نوعی برنامه ریزی کاری را انجام داده اید. در حالی که نباید در گذشته باقی بمانید، بازنگری و فکر درباره مسیری که تاکنون طی کرده اید – این که آیا مسیر مستقیم و مشخصی بوده یا پر از پیچ و خم و بدون پایان – به شما در برنامه ریزی آینده کمک می کند.
زمانی که نقشه ای از گذشته ترسیم می کنید، درباره راه تان فکر کنید و درباره اینکه چرا به اینجا رسیده اید، یادداشت بردارید. آیا مسیری که طی می کنید شما را خوشحال می کند؟ می توانستید بهتر از این عمل کنید؟ چه کاری را ممکن است به گونه ای متفاوت انجام داده باشید؟ چه کاری را می توانید در آینده به گونه ای متفاوت انجام دهید؟
برنامه موفقیت شغلی
در برنامه ریزی شغلی درباره خواسته ها و نیازهای تان فکر کنید!
تغییر از ویژگی های زندگی است ؛ همه تغییر می کنند و همین طور چیزهایی که دوست داریم و دوست نداریم. بعضی از چیزهایی که مثلا دو سال پیش عاشقش بودیم، اکنون احساس ناخوشایندی به ما می دهند. بنابراین همیشه در مورد چیزهایی که احساسات شدیدی نسبت به آنها در زندگی – نه فقط در رابطه با شغل – دارید، فکر کنید.
از چیزهای مهمی که دوست دارید و ندارید، لیستی تهیه کرده سپس از این لیست برای سنجش و بررسی شغل فعلی و مسیر کاری استفاده کنید. اگر کار و شغل تان بیشتر در ستون علائق تان قرار دارد، بدانید که هنوز در مسیر درستی هستید اما اگر فعالیت های شغلی تان بیشتر با ستون بیزاری ها و چیزهایی که از آنها متنفرید همپوشانی دارد، زمان آن رسیده که بررسی کار و شغل جدید را شروع کنید.
درنهایت، درباره اینکه چه چیزی از شغل و کارتان می خواهید و نیازهای تان فکر کنید. آیا می خواهید دنیا را تغییر دهید؟ می خواهید مشهور شوید؟ خواهان استقلال مالی هستید؟ می خواهید روند تغییرات را تحت تاثیر قرار بدهید؟ انگیزه هایی که شما را به سمت موفقیت و شادی هدایت می کنند را درک کنید.
تفریحات و سرگرمی های خود را بررسی کنید!
برنامه ریزی کاری فرصتی را هم برای بررسی فعالیت های اوقات فراغت فراهم می کند. شاید بررسی فعالیت های غیر کاری هنگام برنامه ریزی کاری، عجیب به نظر برسد. اما در واقع این طور نیست. بسیاری از اوقات سرگرمی ها و فعالیت های غیرکاری، بینش خوبی درباره مسیرهای کاری آینده ارائه می کنند. به نظرتان نمی توان یک سرگرمی را به کار تبدیل کنید؟ بسیاری از مردم چنین فکر می کنند. نقاش مشهور، پلگوگن، تاجر موفقی بود که نقاشی هم می کرد. در واقع نقاش معروفی نبود تا زمانی که تحسین هنرمندی برای ادامه نقاشی، او را به این کار ترغیب کرد؛ او در نهایت در مورد سرگرمی اش فکر کرد و تصمیم گرفت کارش را تغییر دهد. او در حرفه خود موفق بود اما عاشق نقاشی بود.
یادداشت برداری از دستاوردهای گذشته
بسیاری از مردم دستاوردهای کاری خود را به خوبی ثبت و ضبط نمی کنند. بنابراین هنگامی که در جستجوی شغل جدیدی هستند، برای نوشتن رزومه دچار مشکل می شوند. برداشتن یادداشت از دستاوردهایی که تاکنون داشته اید، نه تنها برای نوشتن رزومه بلکه برای برنامه ریزی کاری نیز سودمند است.
بعضی اوقات بازنگری در دستاوردهای گذشته باعث می شود موفقیت های فراموش شده را به یاد بیاوریم؛ کارهایی که باعث تحقیق و برنامه ریزی یک تغییر کاری مهم شده باشند. کارهایی که به شما در به دست آوردن شغل فعلی تان کمک کرده اند؛ شغلی که باعث خوشحالی و سرافرازی شماست.
شناخت بازار کار
هر کسی فرصت های شغلی و کاری اش را خودش می سازد، بنابراین حتی اگر کارتان محدود شود یا آن را از دست بدهید، اگر دارای مهارت های بسیار خوبی باشید و بدانید که چگونه خود را به بازار، عرضه و شغل جدیدی پیدا کنید، با این حال داشتن اطلاعاتی درباره روندها و گرایش های بازار کار، برای موفقیت یک برنامه ریزی کاری بلندمدت، حیاتی است. مسیر کاری که امروز در روند مطلوبی است، فردا یا سال بعد ممکن است به سادگی محدود شود. بنابراین شناخت بازار کار و حوزه هایی که پیشرفت شغلی در آنها میسر است، به خصوص در زمینه هایی که به آنها علاقه دارید، بسیار حائز اهمیت می باشد.
علاوه بر به دست آوردن دانشی درباره بازار کار و گرایش های آن، مزیت دیگر انجام چنین پژوهشی، قدرتی است که برای تطبیق و تقویت موقعیت خود به دست می آورید. یکی از کلیدهای موفقیتِ کاری و شغلی، داشتن مجموعه منحصر به فردی از دستاوردها، مهارت ها و تحصیلاتی است که شما را در موقعیت بهتر و ممتازی نسبت به دیگر همکاران تان قرار می دهد.
اهداف شغلی و کاری خود را مشخص کنید!
نقشه راه موفقیت کاری و شغلی خود را طراحی کنید. آیا می توانید بدون تعیین اهدافی در کارتان موفق باشید؟ البته. آیا می توانید با تعیین اهداف حتی موفق تر هم باشید؟ بسیاری از پژوهشگران پاسخ مثبت می دهند. عنصر اساسی برنامه ریزی کاری، تعیین اهداف شغلی و کاری کوتاه مدت (در سال جاری) و بلندمدت (فراتر از یک سال) است. زمانی که این مرحله را آغاز می کنید، بازنگری و تطبیق آن اهداف با روند پیشبرد یا تغییر طرح کاری، بخش دیگری از برنامه ریزی کاری است و اهداف جدید زمانی که به اهداف قبلی دست یافتید، به وجود می آیند.
دنبال فرصت های آموزشی و یادگیری جدید باشید
گرچه این سخن تا حدودی کلیشه شده است اما اطلاعات واقعا به قدرت و موفقیت منجر می شود. هرگز شانس یادگیری و رشد بیشتر فردی و کاری را از دست ندهید؛ بخشی از برنامه ریزی کاری، فرا رفتن از پذیرش منفعلانه فرصت های یادگیری برای پیدا کردن امکانات جدیدی است که به ارتقا و پیشبرد کار کمک می کنند. بنابراین در شرکت خود و جایی که کار می کنید، در انجمن حرفه ای که در آن عضو هستید، در دانشگاه های محلی و انجمن های دانشجویی و همچنین در برنامه های آموزشی آنلاین و از راه دور، خلاصه هر جایی که هستید و می توانید، فرصت های پیشرفت کاری خود را بررسی کنید و سپس راهی برای دستیابی به آنها پیدا کنید.
جستجوی بیشتر فرصت های پیشرفت شغلی – کاری
یکی از نتایج واقعا هیجان انگیز برنامه ریزی کاری، تصور خود در آینده است. سال آینده کجا خواهید بود؟ عنصر کلیدی برای طرح سناریوهای متعدد آینده، جستجوی مسیرهای کاری است. البته، اگر شما اکنون در یک شغل بدون آینده یا بن بست شغلی هستید، این کار برای شما حتی ضروری است، با این وجود تمام جویندگان شغل باید برای جستجوی مسیرهای کاری مختلف، وقت بگذارند، آن گاه طراحی سناریو برای دیدن یک یا چندین چشم انداز، واقعیت پیدا می کند. آینده خود را در کار و شغلی که دارید تصور کنید، با این حال فراموش نکنید که همیشه باید فراتر رفت و امکانات کاری – شغلی دیگر را نیز بررسی کرد.
تأمل نهایی در برنامه ریزی کاری
نشست های برنامه ریزی کاری را به تعویق نیندازید و میان آنها فاصله طولانی ایجاد نکنید. برنامه ریزی کاری می تواند فواید بسیاری برای موفقیت در زندگی، از تعیین اهداف گرفته تا تغییر شغل، داشته باشد. زمانی که به طور منظم برنامه ریزی و بازنگری در کارتان را آغاز می کنید، با استفاده از نکاتی که گفته شد، برای مواجهه با هر آن چه در مسیر کار – و زندگی تان – ممکن است پیش آید، خود را آماده تر خواهید یافت.
عادت های شخصی مضر برای کسب و کار
موفقیت همه ما در شئون مختلف زندگی، همواره در معرض هجمه مجموعه ای از عادت هاست که حصول نتیجه را سخت و دشوار می سازد. ما اغلب در ظاهر آنچنان مشغول فعالیت های مرتبط با شغل مان می شویم که اساسا متوجه عوامل حاشیه ای که موفقیت ما را تهدید می کند، نیستیم. در نظر گرفتن رشد و پیشرفت شغلی وقتی فقط به خود کار می اندیشیم، آسان است اما زندگی شخصی، بیش از آنچه فکر می کنیم تحت تاثیر شغل ماست.
هر چند بعضی به گونه ای رفتار می کنند که گویی همه چیز جداست اما در حقیقت هر جنبه ای از زندگی روی جنبه دیگر تاثیر می گذارد و از آن تغذیه می کند. کار، شخصیت ما را تحت تاثیر قرار می دهد و زندگی شخصی بر کار تاثیر می گذارد. اگر کسب و کار پر استرسی دارید، احتمالا وقت کافی برای زندگی شخصی نمی گذارید و خود این مسئله، روی کار تاثیر می گذارد. عادت هایی که به آنها اشاره خواهد شد، به کار شما آسیب می رساند.
نداشتن استراحت
بدون استراحت، برای انجام یک پروژه دو برابر زمان لازم را نسبت به زمانی که خواب مناسبی داشته باشید، صرف می کنید. ذهنی خسته، ذهنی کُند است، با این وجود، افراد گاهی اوقات با کار زیاد خود را از پای در می آورند و هیچ جایی برای استراحت و تجدید قوا باقی نمی گذارند.
تابلوی «من خیلی کار دارم و وقت استراحت ندارم» را بردارید. استراحت کردن باعث می شود سازنده تر، خلاقانه تر و کارآمدتر باشید. کار می تواند منتظر باشد، بدن و ذهن شما باید استراحت کند!
ولخرجی و هزینه های شخصی:
نداشتن کنترل روی هزینه های شخصی، کار و ذهن شما را درگیر می کند. وقتی نگران پول هستید، نمی توانید خلاق باشید اما مسئله به همین جا ختم نمی شود. افزایش هزینه های شخصی، صرفا ذهن را درگیر نمی کند و حتی به شرکت شما نیز ضربه می زند. برداشتن مبلغ بیشتری از درآمد شرکت وسوسه کننده است اما در واقع هزینه کردن پولی است که می تواند برای توسعه شرکت و پیشرفت کار مورد استفاده قرار گیرد. دست از ولخرجی بردارید و هزینه ای شخصی تان را کنترل کنید تا کارتان رونق بگیرد.
مشکلات در روابط و دردسرهای آن:
داشتن روابط ناسالم ممکن است درهای شرکت را برای همیشه ببندد. علاوه بر گرفتن انرژی که باید صرف کار شود، روابط دردسرساز، زندگی را نیز به جهنم تبدیل می کند و هر چه در این روابط جلوتر رفته باشد، مشکلات بیشتری، احساسات، ذهن و جسم را تهدید می کند.
برای بهبود روابطی که نیازمند اصلاح و ترمیم هستند، وقت بگذارید، و روابط زهرآلود و آزار دهنده را حذف کنید، و با روبراه کردن روابط شخصی، کار و بارتان را روبراه کنید!
ورزش نکردن:
بسیاری از کارآفرینان متهم به سهل انگاری در رابطه با بدن شان هستند. ورزش نکردن،^ به تحلیل رفتن قوای ذهنی و جسمانی منجر می شود. وقتی ورزش می کنید و به لحاظ فیزیکی فعال نیستید، حتی اعتماد به نفس تان نیز کاهش پیدا می کند. با توجه به فواید ورزش، به خصوص سلامت ذهنی و جسمی، ورزش کردن حیاتی است. البته اگر از آمادگی جسمانی لازم برخوردار نیستید، ورزش کردن ممکن است خطراتی هم در پی داشته باشد، بنابراین آرام شروع کنید اما پایداری و استقامت داشته باشید.
باور نمی کنید، اما ورزش کردن مرزها را می شکند و به تداوم رشد و پیشرفت در کارتان کمک می کند!
درگیری با مرزها
تمایز قائل نشدن میان مشغله های ذهنی و مسئولیت ها باعث خستگی مفرط و ناامیدی فرد می شود. وقتی مرزها مشخص نیستند، بار زیادی را بر دوش می کشید و فشار طاقت فرسایی را تحمل می کنید. برای پیشرفت، مشغله های ذهنی را باید حل و فصل کرد. بنابراین مسئولیت های خود را مشخص کرده و باقی دغدغه ها را به افرادی که مسئول آن هستند واگذار کنید. شما نباید نگران مسئولیت پذیر بودن و کارهای دیگران نیز باشید.
با تفکیک مسئولیت ها و برطرف کردن موانع ذهنی، ذهن و تجارت تان را پرواز دهید! توجه کردن به این عادت ها کمک می کند تا شرکت را متحول کنید و آن را به مرحله بالاتری ببرید. گرچه پیروزی و برتری یک شبه به دست نمی آید، با کمی توجه و تمرکز می توانید پیشرفت قابل توجهی به دست آورید، تنها اگر بتوانید عادت هایی که انرژی زیادی از شما می گیرند را تشخیص داده و آنها را برطرف کنید.
به یاد داشته باشید؛ تغییر عادت ها، تجارت و زندگی شما را تغییر می دهد.
در برنامهریزی مسیر شغلی خود به این نکات توجه کنید
- وحی منزل نیست اگر دنیای کسب وکار را با یک شغل خاص به عنوان مثال نجاری شروع کردیم قرار باشد تا آخر نیز به همان منوال ادامه داده و نجار بمانیم شاید هنوز متوجه تواناییهای خود در زمینه بازاریابی نشدهایم؛ و برنامه ریزی مسیر شغلی آینده خودمان را درست ترسیم نکرده ایم . بنابراین ببینید که در کجا و چه بخشهایی مهارت یا توانایی یادگیری را دارید؟ همچنین ببینید آیا آن توانایی انگیزه و شوقی برای بهتر شدن و پیشرفت در شما ایجاد میکند یا خیر؟ به هرحال ما فرصت آزمون وخطا داریم ( البته باید حواسمان به عمر محدودمان و زمانی که در حال سپری شدن است ، هم باشد ) و مسیر شغلی، طراحی مسیر شغلی آینده و توسعه مسیر شغلی یک فرصت طلایی است که خودمان را در زمینه اشتغال کشف کنیم.
- در مسیر شغلی خود منعطف باشید و از ابتکار و خلاقیت در این مسیر نیز غافل نشوید. گاهی با یک زیرکی و ابتکار کوچک میتوانیم مسیر شغلی خود را در مدتزمان کوتاهی به آنجایی که باید منتهی کنیم.
- از دیده شدن نهراسید و اتفاقاً تا جایی که میتوانید خود را در معرض و مرکز توجه قرار دهید. بخصوص اگر در یک سازمان خاص مشغول به کار هستید کسب توجه احتمال ترفیع و پاداش را افزایش میدهد. قرار نیست همیشه شما به دنبال فرصتها بدوید ، گاهی فرصتها به سراغ شما میآیند، پشت در گوش به زنگ ایستاده و از آنها استقبال کنید.
- افراد در مسیر شغلی میتوانند بهصورت انفرادی و کاملاً مستقل عمل کنند یا اینکه از کمک و مشاوره افراد خبره و کارشناس در این زمینه بهره بگیرند شاید برخی افراد هنوز نمیدانند که در چهکاری توانایی بالاتری دارند و مشاور بتواند راهنمای خوبی برای آنها باشد. بهمنظور تعیین مسیر شغلی مطالعه کتاب مدیریت مسیر شغلی و استفاده از منابعی که دورنمای واضحتری از این مسیر در اختیارتان میگذارد پیشنهاد میشود.
نمونه مسیر شغلی با برنامه ریزی ABZ
برنامه ریزی ABZ در برنامه ریزی شغلی ، پادزهری است برای رویکرد« چتر نجات شما چه رنگی است؟»
این رویکرد بسیار منعطف است و از آزمون و خطا برای برنامه ریزی شغلی بهره میگیرد.
با این روش به طور جدی میتوانید هدفها و علایقتان را دنبال کنید و در عین حال ریسکهای محتمل را کاهش دهید. برنامه ریزی شغلی به روش ABZ روندی نیست که آن را تنها یک بار در ابتدای کار انجام دهید، بلکه یک روند پیوسته و ادامه دار است.
چنین روندی خواه برای کسی که در چهل سالگی یا پنجاه سالگی به سر میبرد یا کسی که تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده است، بسیار اهمیت دارد. هیچ شروع، وسط و پایانی برای مسیر کاری وجود ندارد. مهم نیست که چند سال دارید یا در چه مرحلهای هستید، شما همواره در حال برنامه ریزی و وفق پذیری با شرایط هستید.
برنامه A
برنامه ریزی شغلی A همان کاری است که در حال حاضر آن را انجام میدهید. در واقع برنامه A ، همان پیاده سازی فعلی شما از مزیت رقابتیای است که در ذهنتان دارید. با افزایش دانش و اطلاعات شما، تغییرات کمی در برنامه A به وجود میآید. در واقع شما آن را به طور مرتب بازبینی میکنید و به صورت جزئی تغییر میدهید.
برنامه B
برنامه B همان چیزی است که آن را تغییر مسیر مینامید. زمانی که لازم باشد هدفتان یا مسیر رسید به آن را تغییر دهید از برنامه A به برنامه B رجوع میکنید. افراد معمولاً در برنامه B ذهنیتی بسیار شبیه به برنامه A دارند.
برخی مواقع به این دلیل تغییر مسیر میدهید که برنامه A دیگر کارایی ندارد. برخی موارد هم تغییر مسیر به خاطر کشف فرصت های جدید است. فرصت های که بهتر از آن چیزی هستند که در حال حاضر انجام میدهید.
در هر صورت، هرگز یک برنامه با دقت طراحی شده به نام برنامه B برای خودتان ننویسید. زیرا شرایط، خیلی زود بعد از اینکه جوهر نوشته خشک میشود، تغییر خواهند کرد. اما فکر خود را صرف پارامترهای حرکت در مسیر برنامه A و جایگزین های آن کنید. همین که به برنامه B تغییر مسیر میدهید و به آن پایبند میشوید، باز هم برنامه جدید شما برنامه A است.
برنامه Z
برنامه Z برنامه ای است که در موقعیت های اورژانسی از آن استفاده میشود. این همان چیزی است که آن را ” قایق نجات ” مینامیم. تلاش همه در کسب و کار و زندگی این است که بازی را ادامه دهند.
اگر تمام برنامه ریزی شغلی شما با شکست مواجه شوند، برنامه باثبات، مطمئن و مشخص شما چیست؟
این همان چیزی است که آن را برنامه Z مینامیم. قطعیت و قابلیت اطمینانِ برنامه Z به شما اجازه میدهد که بر عدم قطعیت غلبه کنید و بتوانید در برنامههای AوB خودتان شجاع و ریسک پذیر باشید.
اسکات دینسمور (Scott Dinsmore) در سخنرانی TED خود ماجرای شغل پیشین خودش را بیان میکند که چگونه باعث احساس بدبختی او در زندگی شده بود. او ۴ سال بعد از ترک شغلش را به دنبال کاری گشت که برایش لذت بخش و معنادار باشد. او در این سخنرانی دوستانه آموختههایش را در این راه فریبنده با شما به اشتراک گذاشته است.
بهبود مسیر شغلی با مزیت رقابتی
برنامه ریزی شغلی میتوانند داراییهای (نرم و سخت) شما را افزایش دهند، شما را در مسیر رسیدن به خواستههایتان قرار دهند و پاسخی به واقعیتها بازار باشند.
مشکل این است که همانطور که ما در مقاله مزیت رقابتی یاد گرفتیم این سه قطعه پازل همواره در حال تغییرند.
بهترین کاری که شما میتوانید انجام دهید این است که فرضیه های پخته ای را در مورد هر کدام بیان کنید. برای مثال « من فکر میکنم که در انجام کارX مهارت دارم، میخواهم کار Y را انجام دهم و اعتقاد من این است که نیازهای بازار Z هستند».
همه برنامهها حاوی این پیش فرضها هستند. برنامه ریزی شغلی خوب آنهایی هستند که این موارد را به صراحت بیان میکنند تا شما بتوانید با گذشت زمان، پیشرفت آن را بررسی کنید.
یکی از اهداف مسیر شغلی، یادگیری است
خیلی از افراد به جای این که به دنبال کار کردن و جمع کردن حقوقشان باشند،23 سال به طور پیوسته در مدرسه و دانشگاه به سر میبرند. یک دانشآموز اخراج شده از دبیرستان در کوتاه مدت میتواند پول بیشتری به دست آورد تا کسی که به تحصیل در رشته ای ادامه میدهد. اما در طولانی مدت، منطقی این است که فردی با دانش و مهارت بیشتر، پول بیشتری به دست آورد و البته به احتمال زیاد زندگی با معنا تری خواهد داشت.
یک حقیقت جالب مشابهی که در شرکت های نوپا وجود دارد این است که : شرکت های مبتنی بر تکنولوژی در سالهای اولیه عمرشان بیشتر بر یادگیری تمرکز دارند. به این ترتیب آنها میتوانند در سال های آتی سود دهی بیشتری داشته باشند.
متأسفانه، برای خیلی از افراد، یادگیری متمرکز هم زمان با فارغ التحصیلی به پایان میرسد. این افراد در مورد بازار بورس مطالعه می کنند، ولی کتابهایی که توانایی های ذهنیشان را بالا میبرد را کنار میگذارند. آنها حقوقشان را با همکاران خود مقایسه میکنند ولی در مورد چیزهایی که یاد گرفتهاند این کار را نمیکنند. افراد در بازار بورس سرمایه گذاری می کنند ولی سرمایه گذاری بر روی خودشان (مهارتها، دانش و …) را نادیده می گیرند.
ما پیشنهاد نمی کنیم تا ابد دانشجوی قحطی زده ای باشید که همیشه محتاج پول است، بلکه لازم است پول در بیاورید اما تا آنجا که میتوانید برنامههایتان را طوری اولویت بندی کنید که امکان ” یادگیری ” بیشتری داشته باشید.
در نتیجه نه تنها در طولانی مدت پول بیشتری به دست می آورید بلکه مسیر کاری شما بسیار لذت بخش خواهد شد.
همواره از خودتان بپرسید « کدام برنامه دانش و مهارت مرا با سرعت بیشتری توسعه می دهد؟ » یا حتی ساده تر از آن: « کدام کار و برنامه پتانسیل یادگیری بیشتری دارد؟ »
امتحان انواع مسیرهای شغلی با ریسک های قابل جبران
وقتی که در برنامه ریزی شغلی رویکرد آزمون و خطا را پیش می گیرید لازم است که برخی از قدم های اشتباه را از قبل پیش بینی کنید. بالاخره آزمون و خطا، با “خطا” همراه است. اما این خطاها نباید همیشگی باشند.
یکی از ویژگی های برنامه A که به خوبی طراحی شده است این است که در آن امکان متوقف کردن، به عقب برگرداندن و تغییر دادن و تبدیل کردن به برنامه B ، در نظر گرفته شده است. یک برنامه A که به خوبی طراحی شده، هزینه شکست را کم می کند.
برای مثال: نباید طوری برنامه ریزی شغلی تان را انجام دهید که در صورت شکست، آواره خیابانها شوید.
قدم به قدم حرکت کنید. برای برنامه و هدفی که دارید یک دوره زمانی آزمایشی در نظر بگیرید. شغل روزانهتان را نگه دارید. برنامه ریزی شغلی ABZ ، تا جایی که موجب یاد گرفتن درس های واقعی می شود، شامل شکستهایی است که قابل جبران هستند.
ترجیحات مسیر شغلی هالند
یکی از راه های مشخص کردن مسیر شغلی مناسب، تست استعدادیابی شغلی هالند است که به خوبی مشخص می کند شما در چه شغل و مسیری استعداد دارید و باید در آن حرکت کنید؟ هالند افراد را به 6 دسته تقسیم بندی می کند که هر کدام از آن ها ویژگی های خاص خودشان را دارند.
پیشنهاد می کنم برای مشخص کردن مسیر شغلی درست خود، حتماً این تست را هم انجام دهید و متوجه ترجیحات شغلی خود بشوید. برای انجام این تست، می توانید به صحفحه تست استعدادیابی مراجعه کنید.
برخی از سوالات متداول پیرامون برنامه ریزی شغلی
مسیر شغلی چیست ؟
مسیر شغلی یک فرآیند است و از اینجهت فرآیند به شمار میرود که با دستیابی به یک هدف، هدف گذاری والاتری جایگزین میشود و بنابراین مسیر شغلی هرگز از تکاپو نمیافتد و قرار نیست درجایی تمام شود.
یکی از مفاهیم مهم در مسیر شغلی چیست ؟
در مسیر شغلی یکی از مفاهیم بسیار مهم ارزیابی است. این ارزیابی یا توسط خود فرد، یا سرپرستان و یا کارشناسان انجام میشود.
در برنامهریزی مسیر شغلی باید به چه نکاتی توجه کرد ؟
وحی منزل نیست اگر دنیای کسب وکار را با یک شغل خاص بهعنوان مثال نجاری شروع کردیم قرار باشد تا آخر نیز به همان منوال ادامه دهیم.
در مسیر شغلی خود منعطف باشید و از ابتکار و خلاقیت نیز غافل نشوید.
از دیده شدن نهراسید و اتفاقاً تا جایی که میتوانید خود را در معرض و مرکز توجه قرار دهید.
افراد در مسیر شغلی میتوانند بهصورت انفرادی و کاملاً مستقل عمل کنند یا اینکه از کمک و مشاوره افراد خبره و کارشناس در این زمینه بهره بگیرند.
کلام پایانی مقاله برنامه ریزی شغلی
موفقیت در زمینه شغلی، همانند موفقیت شرکت های نوپا، پیوسته در حال تغییر است. کاری که همواره در حال پیشرفت است و هرگز به پایان نمی رسد.
نقطه اشتراک داستان زندگی افراد موفق این است که آنها فرض های رایجی را که در مورد مسیر موفقیت وجود دارد به چالش می کشند. مسیر رشد آنها مملو از کنار گذاشتن برنامه های رشد قبلی و شروع برنامه های جدید است. همین عوامل باعث می شود با وجود این که به طور کامل با بازار خود را تطبیق می دهند. آنها بجای اینکه به یک مسیر کاریِ محدود و از پیش تعیین شده محدود کنند، فرصت های تازه را بررسی می کنند.
شریل سندبرگ مدیر ارشد عملیاتی فیس بوک می گوید:« از علف های هرز بیرون بیا. به جایی برو که همه چیز در آن رشد می کند چون این رشد سریع است که فرصتها را به وجود می آورد».
یک توصیه خیلی خوب:« در بازاری کار کن که در آن تحرک طبیعی وجود دارد، سوار موج های بزرگ شو»