نحوه برنامه ریزی بلند مدت
برنامه ریزی بلند مدت به نوعی از برنامه ریزی اطلاق میشود که مدت زمان آن برای رسیدن به هدف و نتیجه مورد نظر ۳ ماه و یا بیشتر باشد. هرچقدر این مدت زمان طولانی تر باشد، به طور یقین برنامه ریزی دارای گستردگی بیشتری خواهد بود و باید از چشم انداز های مختلفی مورد بررسی قرار بگیرد؛ از سوی دیگر هم ممکن است افراد مختلفی در به ثمر رساندن آن دخیل باشند. انجام این گونه برنامه ریزی ها باید دقت و توجه بیشتری نسبت به برنامه ریزی های کوتاه مدت به خرج داد.
به این دلیل که اگر یک برنامه ریزی بلند مدت با شکست مواجه شود، می تواند هزینه های بسیار سنگین و مهمتر از آن وقت و عمر افراد را به هدر دهد. به همین علت برنامهریزیها باید به بهترین شکل ممکن و زیر نظر افرادی که تخصص کافی و لازم را دارند انجام شوند تا از عواقب بعدی و احتمالی آن جلوگیری شود. در این مقاله قصد داریم تعدادی از نکات کلیدی و کاربردی برای یک برنامه ریزی بلند مدت مناسب و مفید را در اختیار شما ما قرار دهیم.
تکنیک های برنامه ریزی بلند مدت زندگی
مهم ترین نکاتی که قرار است در ادامه به آن ها آشنا شوید عبارتند از:
- توجه به نیاز و شرایط همه افراد
- تعیین اهداف به شکل کلی و جزئی
- پرتوقع نبودن
- تشخیص ملزومات و نیازها
- انعطاف پذیری
- بررسی روند پیشرفت
- مشخص کردن زمان دقیق
اگر زمان کافی برای مطالعه تکنیک های برنامه ریزی بلند مدت را ندارید، می توانید با مشاهده کلیپ زیر به طور مختصر و مفید آن ها را مرور کنید.
[jwp-video n=”1″]
1. توجه به نیاز و شرایط همه افراد
همانطور که گفتیم، برنامهریزیهای بلندمدت ممکن است افراد بسیار زیادی را گرد هم آورد تا همگی آنها هماهنگ با یکدیگر برای رسیدن به یک نتیجه و هدف مشخص تلاش کنند. از آنجا که قرار است هر یک از این افراد مدت زمان زیادی از وقت، عمر، تخصص و انرژی خود و حتی شاید هزینه های خود را در این برنامه سرمایهگذاری کند، باید به شرایط همه آن ها توجه شود.
در اصل نباید ملاک برنامه ریزی صرفاً بر اساس نظر و عقیده یک نفر باشد و سایرین نادیده گرفته شوند. همه افرادی که در برنامهریزیهای طولانی مدت برای رسیدن به هدف و نتیجه مورد نظر تلاش میکنند، به یک اندازه حق و سهم دارند. بنابراین در هنگام برنامه ریزی باید توجه کنید فرد مورد نظر چه توانایی هایی دارد و قرار است در چه بخشی از برنامه فعالیت کند تا متناسب با شرایط او را بتوانید بهترین نقش را برایش در نظر بگیرید.
اگر خلاف این عمل کنید شک نداشته باشید برنامه ریزی شما نه تنها به نتیجه نخواهد رسید، بلکه بازده کار افراد دخیل در آن هم روز به روز کاهش پیدا کرده و نهایتاً پروژه شما با شکست مواجه خواهد شد؛ البته این نکته مختص برنامه ریزی های سازمانی است که معمولاً از تعداد زیادی افراد استفاده می شود که در مقاله انواع برنامه ریزی به آن اشاره کردیم.
2. تعیین اهداف به شکل کلی و جزئی
در برنامهریزیهای بلندمدت معمولاً یک هدف بسیار بزرگ در انتهای برنامه در نظر گرفته میشود که قرار است نتیجه کار افراد گروه باشد؛ به این هدف یک هدف کلی گفته می شود. به عنوان مثال یک موسسه تبلیغاتی قصد دارد در انتهای سال شعبه جدیدی احداث کند. احداث شعبه جدید یک هدف کلی می باشد و جزئیات آن به شکل کامل مشخص نیست؛ آنچه که در مرحله بعد اهمیت دارد این است که بدانید رسیدن به این هدف کلی در گرو دستیابی به اهداف کوچکتر و جزئی تری می باشد. چرا که در بنای هر ساختمان چندین پله پشت سر هم قرار می گیرند تا نهایتاً شما را به بالای ساختمان برسانند.
در برنامه ریزی هم دقیقاً به همین شکل است؛ اهداف جزئی و کوچکتر مرحله به مرحله در کنار هم قرار می گیرند و در نهایت هدف بزرگ را برای شما محقق می کنند. طبق این گفته شما باید هم جزئیات برنامه خود را به شکل کامل مشخص کنید و هم این که هدف کلی را به شکل درستی برای خود و دیگران ترسیم نمایید.
در ادامه بخوانید: نحوه ساخت دفتر برنامه ریزی
3. پر توقع نبودن
گاهی اوقات در انجام برنامهریزیهای بلندمدت، توقعات بیش از حد و غیر واقع بینانه موجب می شود که هم خود شما و هم افراد دیگری که در حال همکاری با شما هستند خسته و دلزده شوند. توجه داشته باشید کسانی که در این برنامه شما را همراهی می کنند و یا حتی خود شما، انسان هستید و هر انسانی توانمندی های مشخصی دارد و اگر بیشتر از ظرفیت وظایف و مسئولیت به او محول کنید، یا نمی تواند آنها را به خوبی انجام دهد و یا اینکه نهایتاً به طور کامل از ادامه مسیر منصرف خواهد شد. پس هنگامی که در یک برنامه ریزی در حال تقسیم وظایف بین افراد گروه خود هستید، توجه داشته باشید که هر فرد چه توانایی هایی دارد و تا چه اندازه می تواند شما را در این مسیر همراهی کند.
از افراد توقعات غیر واقعی و بی منطق نداشته باشید؛ در کنار هدف بزرگی که مجموعه شما دنبال می کند، هر فرد برای خود زندگی شخصی نیز دارد. نمی توانید از آنها بخواهید به طور کامل همه برنامه های خود را کنسل کرده و صرفاً به برنامه و پروژه مورد نظر شما رسیدگی کنند. اگر چنین خطایی را مرتکب شدید منتظر عواقب آن نیز باشید و شک نکنید پس از مدت زمان کوتاهی همه افراد حاضر شما را ترک خواهند کرد و مجبور هستید به طور کلی برنامه مورد نظر را کنسل نمایید.
اگر هم این برنامه ریزی بلندمدت صرفاً برای شخص شما صورت گرفته، باز هم درباره خودتان و تواناییهایتان صادق باشید. علت اکثر شکست هایی که افراد در برنامههای خود به آن دچار می شوند این است که آنها بیش از اندازه از خود توقع دارند. در ابتدای مسیر به صورت کاملاً غیر واقعی اهداف بسیار بزرگی را تعیین می کنند؛ اما وقتی که قدم در راه می گذارند، متوجه می شوند که به هیچ عنوان نمی توانند این برنامه را به سرانجام برسانند و نهایتاً دچار شکست خواهند شد.
4. تشخیص ملزومات و نیازها
زمانی که در حال طراحی یک برنامهریزی بلندمدت هستید، تمام لوازم و مهارت هایی که برای طی کردن مسیر این برنامه ریزی به آن احتیاج دارید، در نظر بگیرید و آنها را لحاظ کنید. چرا که اگر پیش از شروع مسیر اسباب و وسایل لازم را فراهم نکنید، بدون شک در حین حرکت دچار مشکل خواهید شد و حتی شاید مجبور شوید برای مدت زمان طولانی به طور کل برنامه را متوقف نمایید. پس برای جلوگیری از چنین اتفاقات و احتمالاتی تا آنجا که می توانید نسبت به جزئیات مسیر خود دقیق باشید.
بدانید در هر کجای مسیر ممکن است چه مشکلاتی برای شما ایجاد شود یا اینکه چه مهارتی برای گذر کردن از مراحل مختلف احتیاج است. همه این نکات در کنار یکدیگر می توانند به شما کمک کنند تا مسیر خود را به آسانی و بدون هیچ مشکلی به سرانجام برسانید.
زمانی که قرار است سفری را آغاز کنید، مخصوصاً اگر برای اولین بار قرار است مسیر ناشناخته ای را طی کنید، بدون شک نقشه راه را تعیین کرده و تمام اسباب و لوازم مورد نیاز را با خود همراه می کنید. برنامهریزیهای بلندمدت دقیقاً شبیه سفر هستند که برای به سلامت رسیدن به مقصد باید هم نقشه دقیقی از مسیر حرکت خود داشته باشید تا بدانید در موقعیت های زمانی مختلف به کدام قسمت از مسیر خواهید رسید و هم این که اسباب و لوازم لازم را با خود همراه کنید. بارها مشاهده شده که افراد بدون فکر و آگاهی وارد مسیری میشوند و بعد به دلیل مشکلات پیش بینی نشده از ادامه آن باز می مانند. اگر قصد دارید دچار چنین مشکلاتی نشوید حتماً تمام جنبه ها را در نظر بگیرید چه مالی و چه مهارتی.
5. انعطاف پذیری
در مسیر حرکت آگاهی اوقات ممکن است به مسیرهای میانبر برسید که بدون شک مدت زمان دستیابی به هدف را برای شما به شکل قابل توجهی کاهش میدهند و گاهی هم بالعکس این امکان وجود دارد که که مجبور شوید مسیر جدیدی را انتخاب کنید و راه طولانی تری را تا رسیدن به مقصد و هدف خود طی نمایید. انعطاف پذیر بودن در یک برنامهریزی بلندمدت امری بسیار مهم و ضروری می باشد. چرا که هر چقدر هم شما مشکلات و مسائل احتمالی را پیش بینی کنید و برای آنها برنامه ریزی نمایید، بازهم نهایتاً ممکن است با مسائلی مواجه شوید که به هیچ عنوان آنها را از قبل پیشبینی نکرده بودید و به صورت غیر منتظره ای با آنها روبه رو شده اید.
برخی افراد که فاقد این ویژگی انعطاف پذیری هستند، زمانی که مشکل ناشناخته ای برای آنها ایجاد می شود و یا مسیر حرکت آنها با اختلالی مواجه می گردد، ناخودآگاه دچار سستی اراده شده و نا امید می شوند؛ اما اگر شما یک فرد انعطاف پذیر باشید، قطعاً بروز چنین مسائلی نمی تواند شما را از ادامه دادن مسیر منصرف نماید، چرا که خودتان به خوبی می دانید شاید راه فعلی شما به بن بست رسیده باشد، اما می توانید از مسیر جدیدی حرکت خود را ادامه دهید.
برای جلوگیری از بروز چنین اتفاقاتی حتی الامکان سعی کنید تا آنجا که میتوانید در هنگام برنامه ریزی کردن چندین مسیر مختلف را برای خود در نظر بگیرید یا به عبارت دیگر چند نقشه مختلف برای مسیر حرکت خود داشته باشید؛ به این شکل زمانی که یکی از این مسیرها به بنبست برسد یا دچار مشکل شود میتوانید ادامه راه خود را از مسیر دیگر دنبال کنید.
در ادامه بخوانید: اهمیت برنامه ریزی در مدیریت زمان
6. بررسی روند پیشرفت
بسته به نوع برنامه ریزی خود و مدت زمانی که برای آن در نظر گرفته اید، باید زمانهای خاصی را برای بررسی کردن میزان پیشرفت خود و نحوه عملکرد تان از ابتدای مسیر تا نقطهای که در حال حاضر در آن قرار دارید در نظر بگیرید. زمانی که مرتب روند پیشرفت کاری خود را طی می کنید متوجه خواهید شد در چه قسمتهایی بیش از اندازه وقت صرف کرده اید و یا در چه بخش هایی نیاز است افراد را تغییر دهید یا حتی مهارت های جدیدی را آموزش ببینید.
به علاوه، بررسی کردن روند پیشرفت این امکان را به شما می دهد که متوجه شوید آیا برنامه دقیقاً طبق پیش بینی های انجام شده در حال حرکت می باشد یا خیر؟ اگر این طور نباشد می توانید تجدید نظر کنید و با بررسی کردن مشکلات و مسائلی که موجب شده اند تا به این لحظه نتوانید طبق پیش بینی ها به برنامه برسید، از مشکلات احتمالی آینده جلوگیری نمایید.
این بررسی کردن میتواند به صورت هفتگی و یا ماهانه اتفاق بیفتد. اگر برنامه شما از نوع برنامه های گروهی و تیمی است، سعی کنید حتماً همه افراد شرکت کننده در آن، در جلسات بررسی حضور داشته باشند تا هم متوجه نواقص کار خود شوند و هم تلنگری باشد برای اینکه ادامه مسیر را با دقت و توجه بیشتری دنبال نمایند.
7. مشخص کردن زمان دقیق
تعیین زمان احتمالی از بدترین کارهایی است که در یک برنامهریزی بلندمدت میتوان انجام داد. باید یک زمان قطعی و صد در صد برای انجام کار و رسیدن به نتیجه مورد نظر در نظر داشته باشید. در غیر این صورت هرلحظه باید آماده این موضوع شوید که اتفاق و یا پیش آمدی برنامه شما را به طور کامل تحت تأثیر قرار دهد و زمان آن را به تعویق بیندازد. هرگز زمان حدودی و احتمالی در نظر نگیرید. یک زمان و تاریخ دقیق را مشخص کنید و علاوه بر خودتان آن را به سایر افراد گروه نیز اعلام نمایید تا همه افراد به این نکته واقف باشند که قرار است چه زمانی نتیجه کار مشخص شود. به این شکل برنامه ریزی های خود را بیشتر نظم می بخشند و متوجه اهمیت موضوع خواهند بود.
نکات مطرح شده در این مقاله همگی از مهمترین نکاتی هستند که برای انجام یک برنامهریزی بلندمدت که در نهایت به یک هدف خوب و با ارزش برسد باید به آن توجه داشته باشید؛ شاید این نکات در نگاه اول کمی ساده به نظر برسند، اما عدم توجه به هر یک از آنها بدون شک موجب می شود که در آینده با عواقب جبران ناپذیری مواجه شوید و همین موضوع اذیت و آزار فراوانی برای شما و سایر افراد گروه در پی خواهد داشت.
اما یکی دیگر از موضوعاتی که در برنامه ریزی بلند مدت بسیار مهم است، پیش روی روزانه و دقیق است؛ به طوری که هیچ یک از روزهای ما هدر نروند تا بتوانیم خیلی زودتر و دقیق تر به اهداف خود برسیم؛ برای این کار هم طبیعتاً راه حلی هست که در بخش آخر این مقاله به آن اشاره می کنیم.
در ادامه بخوانید: برنامه ریزی چیست
چطور برنامه ریزی بلند مدت را عملی کنیم؟
تقریبا همه افراد برنامه های بلند مدتی برای خود دارند و با تکنیک هایی هم که در این مقاله بیان شد، اکنون می توانید به خوبی این کار را انجام دهید. اما برنامه ریزی بلند مدت در واقع با گام های کوتاه و کارهای کوچکتر به سرانجام می رسند. وقتی برنامه بلند مدت خود را به برنامه های کوتاه مدت تبدیل می کنیم احتمال عمل کردن و به سرانجام رساندن آن برنامه ریزی بیشتر می شود. کارهای کوتاه مدت می توانند تغییر چشمگیری در زندگی شما ایجاد کنند. تمام اهداف بلند مدت در یک روز، هفته یا ماه انجام می شوند. به این صورت است که برنامه های کوتاه مدت شکل می گیرند و به همین دلیل اهمیت دارند.
برنامه ریزی کوتاه مدت اهدافی را شامل می شود که انجام آنها کمتر از ۳ ماه طول می کشد و می توانند به خودی خود یک برنامه باشند یا بخش کوچکتری از یک برنامه ریزی بلند مدت. اما چگونه برنامه های بلند مدت را تبدیل به برنامه ریزی کوتاه مدت کنیم؟
1. شروع با برنامه ریزی بلند مدت
با در نظر گرفتن برنامه های بلند مدت ، شروع به تنظیم کوتاه مدتها می کنیم. برخی از برنامه های کوتاه مدت شما مستقیماً مربوط به اهداف بلند مدت تان هستند. در واقع ، اغلب آنها باید اینطور باشند. اگر به کار کوتاه مدتی فکر می کنید که در لیست برنامه های بلند مدت شما وجود ندارد، ممکن است بخواهید قدمی به عقب برگشته و آن را در لیست بلند مدت خود به عنوان هدفی که در طی یک سال باید انجام شود، وارد نمایید. حداکثر ۳ هدف بلند مدت خود را که می خواهید اول بر روی آنها تمرکز نمایید، انتخاب کرده و سپس آنها را به کارهای کوتاه تر تبدیل نمایید.
این کار ها ممکن است ۳ هدفی باشند که انجام آنها سریعتر از بقیه است. انتخاب سریعترین اهداف می توانند برای شروع گزینه خوبی باشند چون انجام آنها نتایج خوبی دارد. باعث می شود سریع به ۳ هدف جدید دیگر برسید و موفقیت های سریع به شما حس قدرت و انگیزه می دهند. مراقب باشید که فقط بر روی برنامه های سریع متمرکز نشوید. رسیدن به بسیاری از هدفهای خوب زمان بر هستند.
وقتی برای چند ماه بر روی ۳ هدف متمرکز شوید، شاید بخواهید چند هدف دیگر به روند خود اضافه کنید اما مهم هست که با کوچکها شروع کنید.
2. فعالیت هایی که یک ساله هستند
کارهای بلند مدتی که دوست دارید در کمتر از یکسال انجام شوند کمی متفاوت از دیگر فعالیت ها هستند. عموماً به راحتی به برنامه کوتاه مدت تبدیل می شوند. اغلب برنامه هایی که می توان در طول ۱ سال انجام داد می توانند در طول ۳ ماه به سرانجام برسند. اهداف سالانه ای که بتوان در زمان کوتاه تری به آنها دست یافت، کارهایی هستند که اهمال کاری را بیشتر می کنند. گامهای قابل اجرا باید به قدری کوچک و گسترده باشند که ناچیز به نظر رسیده و این حس را به شما بدهند که گویی همیشه و هر جایی می توانید آنها را انجام دهید. از خودتان این سوال را در مورد برنامه بلندمدت تان بپرسید: آیا ممکن است این هدف را در طی ۳ ماه انجام دهم؟ اگر اینطور است پس این اولین برنامه کوتاه مدت شماست. و اگر خیر ، چه مقداری از این برنامه را می توانید در سه یا یک ماه انجام دهید؟ اگر بتوانید اهداف سالانه خود را به چیزی که بتوان به ۱ تا ۳ ماه به آن دست یافت تقسیم و کوچکتر کنید، آن تقسیمات کوچکتر اهداف کوتاه مدت جدید شما خواهد شد.
زمانی که اهداف کوتاه مدت خود را تنظیم کردید، باز هم آنها را به گامهای اجرایی کوچکتر تقسیم کنید. برای رسیدن به این کاری که دوست دارید، چه گامهایی را باید بردارید تا از نقطه کنونی به نقطه مورد نظر دست یابید؟ آنقدر قدمهای خود را کوچکتر کنید تا به اولین و کوچکترین گامها برسید. باید چیزی باشد که بتوانید در طی ۲۴ ساعت آینده انجامش دهید. دانستن اینکه در طی ۲۴ ساعت آینده چه کاری را می توانید انجام دهید در واقع شما را قادر به انجام آن هدف می سازد.
اما این مورد راه ها و تکنیک های بسیار دیگری نیز دارد که اگر به دنبال راه های آن هستید، حتماً مقاله چگونه برنامه ریزی خود را عملی کنیم را هم مطالعه کنید.
چگونه اهداف بلند مدت را به کارهای روزانه تبدیل کنیم؟
لیست انجام کار سالانه در برنامه ریزی بلند مدتبرنامه ریزی بلند مدت
پیدا کردن کار جدید، راهاندازی کسبوکار شخصی، رسیدن به وزن ایدهآل و یاد گرفتن زبان جدید نمونههایی از اهداف بلندمدت هستند. مهم نیست این کارها در کدام دستهبندی قرار میگیرند؛ مهم این است که این اهداف به اندازهای بزرگ باشند که فکر کردن به آنها احساس ناراحتی، معذب بودن و ترس در فرد ایجاد کند؛ اهداف ارزشمندی که شخص حاضر است برای رسیدن به آنها از هیچ تلاشی دریغ نکند. اهداف بلندمدت بهطور عمومی به چند دسته تقسیمبندی میشوند:
- کسبوکار
- سلامتی و تناسباندام
- تفریح و مراقبت از خود
- روابط
- کمک کردن به دیگران
بنابراین بهجای برنامهریزی برای کارهای فردا، ۳۰ دقیقه زمان بگذارید و به این فکر کنید که سال دیگر همین موقع دوست دارید در چه جایگاهی باشید. یاد گرفتن مهارتهای جدید، عوض کردن شغل یا حتی پرداخت وامها مثالهایی از اهداف بلندمدت هستند. فراموش نکنید که در این مرحله باید روی ماهیت اهداف تمرکز کنید نه روی چگونگی رسیدن به آنها.
همانطور که در بالاتر اشاره کردیم، رسیدن به اهداف بزرگ کار آسانی نیست و بسیاری آن را به خوردن فیل تشبیه میکنند. زمانی که شخصی تصمیم میگیرد یک فیل را بخورد، تنها در صورتی میتواند به هدف برسد که پیشرفت خود را در این مسیر مشاهده کند. بنابراین تمام انرژی خود را باید روی یک نقطه متمرکز کند. عدم انجام این کار فقط زمان را هدر میدهد بدون اینکه هیچ پیشرفتی حاصل شود. بنابراین هر ماه تنها روی قسمتی از هدف نهایی تمرکز کنید که میتوانید آن را طی مدت یک ماه کامل کنید.
برای انجام این کار یک قرار ملاقات ماهانه با خودتان تنظیم کنید. بهعنوان مثال قرار بگذارید که اولین شنبه یا یکشنبهی هر ماه ۳۰ دقیقه یا کمتر با خودتان زمان بگذارید و پیشرفتی که در این مدت داشتهاید بررسی کنید. سپس برای ۳۰ روز آینده برنامهریزی کنید و کارهایی که باید انجام شوند یادداشت کنید. بهعنوان مثال تصمیم گرفتهاید به یک نویسندهی حرفهای تبدیل شوید. مطمئنا در عرض یک ماه نمیتوانید به هدف خود برسید؛ اما میتوانید به خودتان قول دهید که سال دیگر با انجام دادن کارهای زیر بهصورت ماهانه همین موقع به آرزوی خود رسیده باشید:
- ساختن وبلاگ و تعیین کردن موضوع برای مطالب آن
- یاد گرفتن در مورد اصول نویسندگی
- نوشتن ۱۲ مقالهی باکیفیت و مرتبط با موضوع وبلاگ
- پیشنویس صفحات وبسایت آینده
انجام دادن این چهار کار در چهار هفته یعنی توانستهاید کثلا پای فیل را کامل را بخورید و این معنی واقعی پیشرفت کردن است. نوشتن اولین مقاله برای نشریات، ساختن وبسایت شخصی و پیدا کردن مشتری از جمله اهداف ماهانه دیگری هستند که میتوانید در نظر بگیرید و برای رسیدن به آنها برنامهریزی کنید.
سعی کنید از برنامهریزی خود جلو نزنید. قرارهای ملاقات با خودتان باید بهصورت هفتگی نیز برگزار شوند. بهعنوان مثال شنبهی هر هفته ۱۰ تا ۲۰ دقیقه زمان بگذارید و در مورد کارهایی که باید در طول هفته انجام دهید فکر کنید. مثال قبلی را به یاد آورید. شما قصد دارید در عرض یک سال نویسندهی ماهری شوید. بنابراین میتوانید بهصورت زیر برای هفتههای یک ماه برنامهریزی کنید:
هفتهی اول: بررسی ایدههای موجود برای انتخاب موضوع وبلاگ و نوشتن ۶ مقالهی مرتبط با موضوع
هفتهی دوم: خواندن نیمی از کتاب مهارتهای نویسندگی و یادداشت کردن نکات مهم آن، همچنین نوشتن متن مناسب برای قسمت معرفی سایت و مشخص کردن راههای ارتباطی با نویسندهی وبلاگ
هفتهی سوم: ویرایش ۶ مقالهی نوشتهشده و نوشتن ۶ مقالهی بعدی
هفتهی چهارم: تمام کردن کتاب و خلاصهنویسی آن، همچنین ویرایش ۶ مقالهی باقیماندهدرست است که سایت هنوز به اندازهی مورد نظر پیشرفت نکرده؛ اما پایبندی به برنامهریزی کمک میکند شخص در آینده بتواند کارهای خود را پیش از پایان مهلت پروژه به مشتری تحویل دهد. فراموش نکنید که انعطافپذیری در این مرحله هیچ ایرادی ندارد و تمام کارهای نیمهتمام میتوانند به هفتهی اول ماه بعد منتقل شوند. هدف اصلی این است که هر هفته قدمهای کوچکی برای رسیدن به هدف نهایی برداشته شود. با انجام این کار بعد از سپری شدن هر هفته و هر ماه، احساس میکنید یک قدم به هدف اصلی خود نزدیکتر شدهاید و اعتمادبهنفس بیشتری برای طی مسیر پیدا خواهید کرد.
لیست انجام کار روزانه در برنامه ریزی بلند مدت
حالا برای گاز زدن لقمههای کوچک آماده شدهاید. اگر مراحل قبلی را بهدرستی انجام داده باشید مطمئنا برنامهی روزانه خودبهخود در ذهنتان مشخص خواهد شد. اما باز هم لازم است که زمان جداگانهای برای انجام این کار در نظر گرفته شود. بنابراین هر روز صبح یا عصر (هر زمان که راحتتر هستید) مدتی را برای برنامهریزی روز بعد اختصاص دهید. بهعنوان مثال فرض کنید در روز جمعهی هفتهی سوم مثال عنوانشده هستید و هنوز مقداری از کارهای هفتهی پیش ناتمام ماندهاند. برنامهریزی امروز میتواند بهصورت زیر انجام شود:
- ویرایش مقالهای که در چهارشنبهی هفتهی گذشته نوشته شده است
- پیشنویس مقالهی جدید
- یادداشت کردن نکات مهم کتاب مهارتهای نویسندگی به مدت ۳۰ دقیقه
- پیشنویس قسمت «دربارهی من» سایت
- خریداری دامنهی سایت
همانطور که میبینید، کارهای روزانه به اهدافی که بهصورت هفتگی تعیین شدهاند متصل هستند و آنها نیز اهداف ماهانه و در نهایت هدف سالانه را تکمیل میکنند. همهی ما در مورد اینکه استفادهی کافی از زمانمان نمیبریم ناراحت هستیم و برنامهریزی به این شکل به تمام نگرانیها پایان میدهد. اعتمادبهنفس شخص زمانی بالا میرود که میداند همین امروز برای رسیدن به اهداف بزرگ خود تلاش کرده است.
شکستن هدف بزرگ و نهایی به برنامهریزیهای روزانه احساس خوبی در فرد ایجاد میکند. اینکه بدانیم کارهای کوچکی که بهصورت روزانه انجام میدهیم نقش پررنگی در رسیدن به اهداف بلندمدتمان ایفا میکند، بسیار خوب است و انگیزه را بالا میبرد. فراموش نکنید که تمرین کردن کلید اصلی مهارت در برنامهریزی است و شخص که بخواهد برنامهریزی کارآمدی داشته باشد، باید یاد بگیرد که عملکرد خود را بعد از گذشت یک هفته یا یک ماه ارزیابی کند. اگر فکر میکنید موضوعی شما را از رسیدن به اهدافتان باز میدارد، سرعت خود را کم کنید. خوردن یک بشقاب پر از غذا نیازمند داشتن اشتهایی سیریناپذیر برای مدت طولانی است.
دفتر برنامه ریزی روزانه
جدا از تمام مباحثی که در این مقاله گفته شد که می تواند به برنامه ریزی شما بسیار کمک کند، یکی از بهترین راه ها برای برنامه ریزی مناسب، استفاده از چک لیست و یک نوع برنامه خاص می باشد که شما را هر روز، گام به گام به انجام کارهای روزانه نزدیک تر کند.
دفتر برنامه ریزی چک لیست برتر، دقیقاً همین کار را برای شما انجام می دهد و برنامه ریزی را از همیشه آسان تر خواهد کرد؛ چرا که شما در این چک لیست، روزانه می توانید تمام کارهای خود را در آن یادداشت کرده، شکرگزاری داشته باشید، اتفاقات روزانه و مثبت را ثبت کنید، با جملات انگیزشی بمب انگیزه شوید، داستان های افراد موفق را بخوانید، با بهترین قوانین موفقیت آشنا شوید و در یک کلام، هر آنچه برای برنامه ریزی کامل و جامع به آن نیاز مندید را داشته باشید! فوق العاده است! تمام این امکانات را می توانید یکجا در اختیار داشته باشید! پس این فرصت را از دست ندهید و برای این که بهترین نوع برنامه ریزی روزانه را تجربه کنید، همین الآن چک لیست برتر را تهیه کنید.
برای این کار، روی دفتر برنامه ریزی کلیک کنید.
موفق باشید…
سوالات متداول درباره برنامه ریزی بلندمدت
تکنیک های برنامه ریزی بلند مدت زندگی کدامند ؟
موارد مهمی از تکنیک های برنامه ریزی بلند مدت در این مقاله ذکر شده است از جمله :توجه به نیاز و شرایط فرد ، تعیین اهداف ببه شکل جزئی ، انعطاف پذیری ، بازنگری در روند پیشرفت و …
چطور برنامه ریزی بلند مدت را عملی کنیم؟
برنامه ریزی بلند مدت در واقع با گام های کوتاه و کارهای کوچکتر به سرانجام می رسند. وقتی برنامه بلند مدت خود را به برنامه های کوتاه مدت تبدیل می کنیم احتمال عمل کردن و به سرانجام رساندن آن برنامه ریزی بیشتر می شود.
چگونه اهداف بلند مدت را به کارهای روزانه تبدیل کنیم؟
رسیدن به اهداف بزرگ نیازمند تقسیم آن به کارها و وظایف روزانه، هفتگی و ماهانه است. به عبارت دیگر فکر کردن به اهداف بلندمدت زندگی، گام اول برای برنامهریزی روزانه است.
12 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
با سلام و عرض ادب و خدا قوت خدمت تیم عزیزان گام برتر.
همیشه شنیدیم که باید اهداف تون مشخص باشه و برنامه ریزی داشته باشید برای رسیدن به آن اما این رو هم شنیدیم که یک شب قرار نیست به مقصد برسیم بلکه باید پله پله مراحل رو بالا بیایم تا به اون مقصد مورد نظر برسیم
طبق گفته اساتید بزرگ دنیا در هر کاری از آخر شروع کنید و در این مقاله به خوبی این مسأله عنوان شده
یعنی اینکه ابتدا کاری که قرار هست در یک سال آینده انجام داده بشود و نتیجه ای که بدنبال داره مشخص شود بعد در یک مقیاس کوچکتر یعنی ماهیانه اقدامات لازم برای محقق شدن خواسته مون برنامه ریزی کنیم و در نهایت هر گام کوچکی که هر هفته و مستمر برمی داریم می تونه تعیین کنه که روزانه باید چه وقت و چه کاری باید انجام. دهیم تا به مطلوب مورد نظر برسیم
خدا قوت
سلام عرض ادب مطالب عالی و ارزشمندیه🙏🙏
سلام . بنده منظورتون از جمله (تمام اهداف بلند مدت در یک روز، هفته یا ماه انجام میشوند. به این صورت است که برنامه های کوتاه مدت شکل میگیرند و به همین دلیل اهمیت دارند ) رو متوجه نمیشم
لطف میکنید اگه به من توضیح بدین
با تشکر
سلام وقت بخیر
به ایم معناست که شما اون برنامه های بلند مدت رو به برنامه و قدم های کوچک تبدیل می کنید که همین میشه برنامه کوتاه مدت
سلام و خسته نباشید
مثل همیشه عالی بود با تشکر از تیم گام برتر
دوست من سلام امیدوارم حال دلت عالی باشه
ممنونم از توجه و همراهی شما با تیم گام برتر و بسیار خوشحالم که مقاله نحوه برنامه ریزی بلند مدت مورد رضایت شما قرار گرفته است
امیدوارم بهترین ها نصیبتان شود.
بسیار مفید و کاربردی بود
سلام وقت بخیر
باعث خوشحالی ماست که مقاله برنامهریزی بلند مدت مورد رضایت شما بوده و برای شما کاربردی و مفید.
خیلی ممنون از مطالب مفیدتوم
البته من با تعیین برنامه و اهداف بلند مدت موافق نیستم، چرا که ممکن است شرایط و یا موقعیت هایی پیش آید که بر خلاف انتظار ما باشد و نیاز به تغییر برنامه خود باشیم و سبب از بین رفتن انرژی و زمان ما شود
دوست من سلام
ممنونم از نظر ارزشمند شما
نکته قابل توجه اینجاست که تعیین برنامه و اهداف بلند مدت به ما یک چشم انداز در دراز مدت می دهد
با شما موافقم که شرایط یا موقعیت هایی پیش می آید که غیر قابل انتظار ماست و اگر ما برنامه ریزی منعطفی نداشته باشیم طبیعتا انرژی و زمان ما از بین خواهد رفت و در برنامه ریزی بلند مدت این نکته خیلی خائز اهمیت می باشد که ما با کوچک کردن هدف بلندمدت خود به اهداف ماهانه هفتگی و روزانه انعطاف پذیری خودمان را در انجام آن بیشتر کنیم.
درود برشما
برنامه بلند مدت برنامه ایست که برای انجامش مجبور به تحمل یک بازه زمانی بلند مدت هستم بعبارتی اهدافی که یک شبه تحقق نمی یابند وحتما نیاز به صرف زمان مشخصی دارند مانند گرفتن مدرک تحصیلی دیپلم ویا لیسانس.
اما این به این معنا نیست که ما نیازی به برنامه ریزی برای آن نداریم. با تقسیم بازه زمانی بلند مدت به بازه های کوچکتر کیفیت رسیدن به هدف تحت کنترل ما درخواهد آمد.
به بیان دیگر برنامه های کوتاه مدت زیرمجوعه برنامه بلند مدت است وبرنامه ریزی های روزانه زیرمجموعه برنامه های کوتاه مدت.
طولانی ترین سفر ها با اولین قدم اغاز میشود
پس اهداف بلند مدت وکوتاه مدت در ماهیت اجرا مثل هم هستند فقط درحصول نتیجه متفاوت هستند عنصر صبر وتداوم مهمترین رکن برنامه ریزی های بلند مدت است.
باتشکر ازتیم گام برتر
سلام و درود بر شما
ممنون از توجه و همراهی شما با مجموعه گام برتر و سپاسگزارم به خاطر این نظر کامل و زیبا
با شما موافقم که اهداف کوتاه مدت زیرمجموعه اهداف بلند مدت خواهند بود و طولانی ترین سفرها با اولین قدم ها آغاز میشود و تفاوت انسانهای موفق با ناموفق در همین مورد می باشد که افراد موفق از عنصر صبر و تداوم در برنامه ریزی های خود استفاده می کنند و نتایج متفاوتی را خواهند گرفت بسیار خوشحالم که مقاله برنامهریزی بلند مدت مورد رضایت و پسند شما قرار گرفته است.
امیدوارم بهترین نتایج نصیبتان شود.